با سلام ابتدا عرض کنم مذهب عاشقان از مذهب‌ها جداست. بارها در جواب دوستان عرض شد که یک عارف نه شیعه مرسوم است و نه سنی مرسوم، بلکه مذهب یک عارف حقیقت است. اما اگر از دید تعصب گونه بنگریم، سخن شما صحیح است که یک عارف را به مذاهب چه‌کار، و یک عارف فارغ از این نزاع هاست. یک عارف از تمامی بندها و قیود و رسوم آزاد شده و هیچ رنگی جز رنگ الله ندارد پس نه شیعه است و نه سنی. اما اما اما اگر بخواهیم از دریچه‌ی دید یک عارف بنگریم، موضوع حائز اهمیت می‌شود که یک عارف وقتی همه‌ی قیود را خرع کرده و از تعصبات و اعتقادات دست شسته و هیچ نگرش و اندیشه‌ای ندارد و تماما در حال شهود است ووو، در این حال عارف چه می‌بیند برای امثال منی که به دنبال حقیقت هستم خائز اهمیت می‌شود که یک عارف چه می‌بیند. ان‌شاءالله در آینده بحثش می‌آید که عقیده‌ورزی در مذهب عارفان گناه نابخشودنی است (یعنی اگر شخصی عقیده داشته باشد اصلا عارف نمی‌شود) با توجه به این موضوع چرا یک شخصی مانند شیخ اکبر دارند شهادت می‌دهند و باورهای خودشان را بیان می‌کنند؟؟ به نظر حقیر برای این است که می‌خواهند دیده‌های خودشان را ابراز کنند. اما اینکه فرمودید چرا صریح نگفته من شیعه یا سنی هستم؟ جوابش آشکار است چون ایشان شیعه و سنی مرسوم نبودند و اینکه مشارب عرفا متفاوت است بعضی با توجه به مشربشان صراحتا ابراز می‌کنند و بعضی صریح نمی‌گویند. بحث مشارب از مهمترین بحث‌های عرفان اسلامی است.

@@nardeban-aseman سپاس از شما دوست عزیز. ابتدا بگم من کاری رو که شما دارید میکنید بسیار تحسین میکنم و بدون شک از انجا که نیت شما خیر هست پس کار شما بسیار نیکوست. حقیقت ، نه دین دارد و نه مذهب : مطمینم این رو قبول دارید بنظر میاید : از دید حقیقت ، مرتبه و مقام عارف به میزان نزدیکی او به الوهیت بستگی دارد و نه اینکه دین او چیست. یعنی عارف و جویای حقیقت هر چه نزدیکتر به حق باشد ، مقام و مرتبه هم بالاتر: حالا چه شیعه، چه سنی و چه مسیحی و یا باورمند بی دین حقیقت جو. مقام و نزدیکی به حق، بر اساس اعلام شخص از داشتن این دین و آن دین نیست. بلکه شناخت خوده فرد مهم هست. شناختی درونی. شما میتوانی مسلمان باشی و آن را همه جا جار برنی ، اما از حقیقت بسیار دور باشی و یا یک باورمند بی دین باشی و بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشی. بر عکسش هم درست هست. در نتیجه اینکه ما اصرار کنیم که این عارف والا، از همان دین و مذهب من هست این سخن ایگو (منیت) هست و نه ندای درونی حق که از فرد برمیخیزد. اینگونه برخورد سبب خواهد شد که فرد جویایی حقیقت فقط در کتاب های دینی و مذهبی خود بدنبال حقیقت بگردد. در صورتی که حقیقت همه جا ، در ما و در اطراف ما موجود میباشد. باید بدنبال تکنیک های دریافت حقیقت در همه جا بود: در اسلام، در مسیحیت ، در بودایی و در بقیه. اکر فرد جویای حقیقت که در راه حقیقت سفر درونی (و برونی) خود را شروع میکند ، شروع راه خود را از ایستگاه دین و مذهب خاصی شروع کند ، رسیدن مشکل میشود ، چرا که در همه ادیان و مذاهب بدلیل نقصان انسانی ما شاهد دگماهای بسیار هستیم که سبب ورود آنها ، انسان ها میباشند و این دگماها سبب ایجاد تعصب میشود و این سبب میشود بعضی نشانه ها دیده نشود چرا که به دلیل داشتن یک عقیده خاص و اصرار برا آن ، سعی میکنیم هر آنچه که با این عقیده جور در میاید را قبول کرده و بقیه چیزها را کنار بزنیم. نتیجه این کار ، میتواند نرسیدن به حقیقت باشد و در عوض رسیدن به تضاد درونی حاصل شود. هر چند که فرد به دلیل داشتن ایگو ، به آن تضادها یا اشاره نمیکند و یا سعی میکند از کنار آنها رد شود. اما اگر در راه عرفان نقطه شروع را صفر بگیریم (یا حداکثر اینکه نقطه شروع را فقط اعتقاد به وجود پروردگار بگیریم) و اینگونه راه خود را شروع کنیم در ادامه راه خواهیم توانست بیشتر نشانه ها را دریابیم و حقایق را ببینیم چونکه تعصب خاصی نداریم و بدینگونه آگاهی به حقیقت قدم به قدم بدون تضاد حاصل میشود (اگر که قسمت و یا حکمت باشد). حتی توصیه به این چنین برخوردی در خوده اسلام شده هست که فرد باید با تحقیق خود به حقیقت (اسلام) برسد. و نه با قبول حرف و یا شهادت این و آن. داشتن باور و دانستن حقیقت (خود ، هستی و پروردگار) دو چیز متفاوت هست. در این باب میشود بیشتر صحبت کرد - در ضمن دلیل علاقمند شدن من به ویدیوهای شما، مشاهده تشابهات بسیار زیاد این سخنان (در این کتاب) با شهودات و دریافت های چندین فرد دیکر در نقطه ای دیگری از دنیا بود که من در حال حاظر در حال بررسی آنها بودم و این مطلب برایم بسیار جالب بود که دوباره دریافتم فردی در قرن ۲۱ و زمان حاظر همان شهودات و دریافت ها را داشته که بسیار مشابه با دریافت های ابن عربی میباشد. خصوصا که این فرد، فردی باورمند نبوده هست هر چند که این دریافت های مشابه را داشته هست. خود این اثبات این هست که شناخت حقیقت به دین افراد بستگی ندارد: یا به تلاش و همت خوده فرد (فارغ از نوع دین) بستگی دارد و یا به لطف خاص الهی که میتواند انی شامل شود و فرد را دربرگیرد. میبخشید کامنت طولانی شد و دوباره کار زیبای شما را در تهیه این ویدیوها تحسین میکنم و از شما قدردانی💚