سلام اسکپتیک واقعاً از شما خیلی می آموزم ممنون از شما

خیلی از شما یاد گرفتم مرسی❤

مثل همیشه عالی بود. واما باورم نمیشه که چه مطالب کلیدی و محشری رو میشه آموخت. میلیون ها با دست مریزاد ❤

دمتگرم اسکپتیک. چیزهای زیادی ازت یادگرفتم. مسایل پیچیده فلسفی رو با روش کوچه بازاری یاد میدی. حرف نداری

❤❤❤❤❤❤

واقعا لذت بردم عالی من خودم باورمندی دارم و شک به باور لزوم داره و پذیرفتن اینکه من جوابی ندارم در خیلی از مواد.

Okay

زندگی ارزشمند با مرگ زیبا تکمیل میشه مرگ هم زیباست فک کن باابهت بمیریی دلم خوابی میخواهدبه سنگینی یک مرگ

اسکپت زود به زود محتوا بزار تو یوتوبت🙏

اسکپکیر بگو اب گوش😂

اسکپتیک من دوست دارم روی اسب درحال جنگ بمیرم آزروی اسب بیفتم ننم قوۆجاقینا حضرت زهرادا گئله

اقا این لوتوس کیه من نمیشناختمش بیشتر باهاش برنامه کن صداهاتونم شبیه حتی😅

زندگی بدون مومنین هیچ لطفی ندارد ! در ساده ترین شکل زندگی پیش خود احساس غرور عجیبی میکنی همین که شبیه به موحدین سر نکنی کافیه ، بطور مختصر در یک جمله : *(ابله ترین نوع موجودات زنده هستند)*

با وجود توانمندی‌های دورونی آدمی و نیروی فکر و اندیشیدن و خرد و خردورزی و توان اراده و آزادی اراده و مسوولیت تابعه آن و رسیدن به این حقیقت که نادانسته های ما در قبال آنچه میدانیم اولا معلوم نیست و ثانیا معترفت هستیم که عقل کل نیستیم و همه چیزها را نمی‌دانیم .....آیا با این وجود که هنوز به خودشناسی خود حتی فکر هم نکردیم و مسوولیت شناختن خود و توانمندی‌ها و رازهای خلقت و خالق هستی و آنچه پیرامون ماست را انجام نداده و از آن فرار کرده و فقط خیلی راحت دنیا را به سخره گرفته و خود را در مقام قضاوت هم قرار میدهیم که ایرادهایی بگیریم که کمی حرکت فکر و خرد و اندیشه پ دانایی اندکی باشد مشخص است که از روی جهل و نادانی و توهمات خود چیزهایی را بهم می بافیم و به بافته های توهمی خود و دیگران استناد هم میکنیم و در حقیقت خود را مسخره و یا تمسخر میکنیم بنظر نمیرسد تا این اندازه در خودفریبی تا اکنون آدمی خودش را گرفتار کرده باشد .....به بافته های توهمی مردگان اشاره کرده و می‌گوید "خدا کسی مثل هیتلر را تا ابد در آتش می‌سوزاند " .....کودکی که در یک ماهگی میمیرد "....فردی ناقص الخلقه خلق می‌شود ...یا افرادی که بر اثر حمله هیتلر کشته شدند و عذاب کشیدند و ...شخصی در چاله ای گرفتار می‌شود ......اصلا به نقل اینکه ذره ای حتی چند ثانیه نیز در مورد وظیفه خود بر کشف حقیقت نیندیشیده و بخودش و مسوولیتی که در آزای اراده آزاد دارد فکر نکرده ...توانمندی‌های خودش را چند ثانیه وقت نگذاشته و .....بدون استفاده از فکرش و خردش راحت آرین راه را که انکار همه اینها است انتخاب و تازه قضاوت هم میکند بر پایه توهمات و به حال زار و نگون خودش میخندد ....چون اساسا اراده روح و روان و آزادی اراده خودش را هم انکار کرده ....چیزی نمانده ...فلسفه خلقت همین بوده که به آگاهی و شناخت برسی ...ولی قبل از رسیدن آنرا به سخره گرفتی و خود را در مقام قضاوت هم توهم می‌کنی ....مثالی که زده شد که عروسکی از طفل گرفته و روزی متوجه آن میشود که چه دریافت کرده تا اندازه ای جواب منطقی است البته برای افرادیکه تا مرتبه ای از آگاهی رسیده باشند در قبال یک طفل که عروسکش گرفته شده که نمیتوان در حال او را قانع کرد باید زمان بگذرد تا به سن بلوغ برسد و ارزش آنچه دریافت کرده را بداند والا بحث با آن طفل و کودک و قانع کردن او جاهلانه است و او قانع نمیشود ....پس در برابر چنین افرادی فعلا بحث موردی ندارد .....ولی برای آنان که در مرتبه بالاتری از تکامل فکری و آگاهی هستند خود می دانند و نیاز به گفتن نیست که خالق هستی اراده کرده از شاخصه روح خود اراده آزاد به آدمی هدیه کند و مسوولیت روی دیگر آن است و در مورد کودک ناقص الخلقه این مسوولیت آدمی است که بی نظمی ها و آشوب و موارد این چنینی در دنیای پیرامونی خود را به حداقل ممکن برساند و رفع کند همانطور که وبا و طاعون و ...را کنترل کرد ...و آنچه در مورد سوزاندن هیتلر در آتش گفت در واقع او در مورد توهمات مردگان و آنچه دیگران در مورد خالق هستی گفته خود را به سخره گرفته یعنی خود را بازیچه آنچه دیگران گفته می‌کند و نمی‌داند که او خودش باید حقیقت را کشف کند و نه اینکه مقلد و برده گفته های دیگران و مردگان شود ......چون خدا به کسی آسیبی نمی رساند و عذاب نمیکند ...آنچه موجب عذاب کسی میشود برگشت تبعات اعمال خود اوست مثلا اگر کسی در جاده ای با بی احتیاطی و بی مبالاتی و بدون مقررات رانندگی و رعایت قواعد که برای حفظ جان خودش بوده و است رانندگی کند و در دره ای سقوط کند و قطع نخاع شود و عمری را در سختی سپری کند و یا در آتش ناشی از برخورد اتومبیل به ته دره بسوزد و رنج ببرد این بی انصافی است که آنرا نعوذ بالله به خالق هستی نسبت دهیم خالق هستی خلاف ناپذیر و بری از آنچه به او نسبت میدهند می باشد آنچه بر سر این شخص مصدوم یا مقتول آمده نتیجه و برگشت تبعات عمل خودش یعنی بی احتیاطی در رانندگی بوده ....آنکه به دیگران آسیب رسانده مثل هیتلر نهایتا باید رضایت آسیب دیدگان را جلب کند و فرض کنیم او زنده دستگیر میشد و دادگاه محاکمه و به جبران خسارتی که وارد کرده محکوم می‌ شد ...و مرگ تعغیر وضعیتی است که مانع این جبران خسارات نیست او برای آنچه خود علیه خود انجام داده جوابگو باید باشد حالا اینکه خساراتی زیاد است و زیاد در رنج و ناآرامی روحی خواهد بود خب خودش علیه خودش اقدام کرده و این نهایت جهالت است که آنرا به خالق هستی نسبت داد ....چون تمام جلوه های زیبا منتسب به اوست و نه آسیب هاییکه افراد با اراده آزاد خود به خود و دیگران وارد کرده .......و منظور از سوختن در آتش چیزی بدتر از این است و آن ناآرامی روحی دوری از حقیقت روح خود و آنچه انجام داده و لاجرم به جبران آن است چون خودش به خودش کرده .....حالا از روی روی جهل توان این نیست که چگونه آدمی چنین به خودش آسیب می رساند در همین دنیا هم ممکن است کسی هزاران نفر را بکشد و دستگیر شود خب باید پاسخگو باشد این اقتضای اراده آزاد آدمی است مثل اینکه این افراد که خود را فریب و مورد تمسخر قرار می‌دهند توان فهم اینکه اساسا اراده آزاد و ارزش بی نهایت چیست واقعا و حقیقتا مشکل دارند و بحث با آنها همانند بحث با آن طفل صغیر و ناآگاه فایده ندارد و او همچنان عروسکش را می‌طلبد کودکانه ........

اهل همدانم روزگارم خیلی کیریی ؟.😂اما من مطمئن ام این دنیا بسیار ارزشمنده...

تورو خدا منم بیارید جمعتون ؟..یادبگیریم بلوندبشیم