سپاس از شما و همکاران 🌹🌹🌹🌹🌹

سپاس فراوان ازعزیزانی که بااستادگرانقدردراجرای برنامه همکاری دارند

دورد برشما آقای مشیری عزیز و سپاس از زحمات شما

بسیار عالی استاد 🌹🌹🙏

درود بر شما استاد گرامی جناب استاد بهرام مشیری.

زنده باشید استاد نازنین ❤❤❤

نفست گرم گرم استادگرانسنگ تاباصدای دلنشین وعلم خودهمگان راازخواب غفلت بیدارنمائید

درود بر استاد مشیری بزرگوار پاینده باشید استاد

درود بر استاد مشیری عزیز

درود فراوان... استاد گرامی و ارجمند

عاشقتونم استاد جان❤️🌹

سپاس

درود بر شما : مطالبی که اشاره بر آن خواهد رفت به نیّت تمجید کردن نیست اگر چه شایسته آن هستید ، بلکه مقصود آنست که شما و افرادی که در شرایط شما دارای تحصیلات عالیه و صاحب دانش و تحلیل مسائل اجتماعی و علمی است میتوان گفت که سخنانشان از گذشته تا حال عین تاریخ است ، پس دو وجه بر این قضیه حاکم است ؛ یکی پرده پوش و تاریخ را به رای و نظر خود بازگو میکند و دیگری با صداقت بیانش در راستای درست تاریخ است ، لاجرم روشنگریش نه تنها یک فرد بلکه یک ملت و شاید مردم جهان را در بر میگیرد تا راه را برای آزاد بودن پیدا کنند در نهایت آنجناب و دکتر طاهری و ... میتواند برای آزادی ایران که آرزوی ملت است نقش مثبت در این خصوص داشته باشد .

آبادی یک کشور از روی میزان آزادیش سنجیده می شود نه از روی حاصلخیزیش ¡¡¡¡ ☄️شارل_دومونتسکیو❄

درود بر جناب مشیری شاید این حقیر ونا چی ز تنهاربازمانده آن مرحوم می‌باشد. وجناب دکتر آدمیت یک جلد از کتاب اندیشه های اورا با امضای خودشان برایم فرستادند که صمیمانه سپاس،گذار ایشان هستم. بخاطر همین روشنگری تا ما رفتیم در جزو حقیرترین ومحروم تمرین افراد جامعه زمان شدیم زندگی ومرگ اورا. تاریخ میداند اما او بخاطر پنجاه تومان بدهی ‌زیاد سخن گفتن از شهر ما به اصفهان رفت و….دیگر هیچ …….

ای نورالله و ای چراغ روشنگری ، نورافشانی کن . جناب مشیری واقعا شیری .

چطوری میشه شما را دوست نداشت؟؟؟ چطور میشه عاشق شما نشد؟؟ نفست گرم استاد❤

👌🙏

💖💖💖💖💖🌹🌹🌹🌹🌹🌹

👍♥️💋

🙏💕👍😍💚💚😙😙

تمام این مطالب از کتاب های تاریخ امروز مدارس ایران کلا حذف شده

با درود استاد مشیری گرامی و دوستان گرامی. در تعجب هستم که چرا در تاریخ معاصر ایران تاریکی و بدخواهان ایران بر روشنگری و روشنفکران پیروز شده اند و چنین سرنوشتی را برای مهد تمدن رقم زده اند به امید آزادی و آبادی ایران

درود جناب مشیری عزیز. لطفا خواهشا خواهشا خواهشا، پلی لیست بسازین. لطفا صحبتها تون رو در هر زمینه ای دسته بندی بفرمایید و در پلی لیست های مختلف قرار بدین. ممنون ممنون ممنون

《عشق》، .... هَم‌سَنگ‌های ایرانیِ سَرِه: عشق = مِهر، دل‌دادگی، دل‌باختگی، شیفتگی، شیدایی عاشق = دِلباخته، دل‌داده، شیفته، شِیدا، والِه، دلشُده، پاکباز، بیدِل معشوق = دِلبَر، دِلدار، دِل‌سِتان، دِل‌آرام، یار، جانان، دوستگان قلب = دِل* *آنچه که می‌تپد دِل ❤ است. آنچه که جای روده و گَدِه (معده) است، شکم است. نَفَس = دَم | جان، روان عاشق شدن = دل باختن، دل سپردن، شیفته شدن، پاک باختن دورانِ عشق‌ورزی = دورانِ مِهروَرزی عاشقانه = مِهرآمیز رمانتیک = مِهرآمیز حس کردن = سُهیدن (sOhidan)، سُوهیدن، دریافتن حس/احساس = سُهِش (sOhEsh)، دَریابش، دریافت، اَندَریافت احساس (عاطفه) = مِهر، مهربانی | شور عاطفه = مِهر، مهربانی، مِهروَرزی عاطفی (رفتارِ کسی) = مِهروَرز، مهربان، نَرم‌خو محبت = مِهروَرزی، مهربانی، مِهر، دوستی مجرد = بی‌هَمسَر، تَک، تنها علاقه = دِلبَستِگی، دوست داشتن علاقه‌مند = دِلبَسته، دوست‌دار تمایل داشتن = گَرایِش داشتن، خواهان بودن عزیز = گرامی، گران، گرانمایه، ارجمند، پُراَرزِش عزیز = نازنین، جانَم، جان، دُردانه، یکی یک دانه (یکی یه دونه) عزیزم = جانَم، جانانَم، نازنینَم، دلدارَم، نورِچَشم لطف = مِهر، مِهربانی، نَرمی، نیکی، نیکویی، بخشش لطفاً = مِهر وَرزیده، خواهشمندم، خواهشمند است لطف دارید = مِهر دارید، مهربان هستید حیا = شَرم، آزَرم با حیا = آزَرمین، آزَرمگین، سَربِزیر، سَربِراه، شَرمین، با شَرم خجالت = شَرم، آزَرم، کَم‌رویی خجالتی = کَم‌رو، آزَرمگین، آزَرمین متین = سنگین، آرام، اُستوار، بُردبار، خوددار متواضع = فُروتَن، سَربِزیر با تربیت = با اَدب، پَروَریده، پَرهیخته، با فرهنگ نجیب = پاکدامن، نیک‌نِهاد، پاک‌نِهاد، نیک‌گوهر، وارَسته، بُزُرگوار، پارسا عفت = پاکدامنی، پارسایی، پاکی لطیف = نرم، نازک ظریف = باریک، شکننده، لاغر، ناز، نازُک، نازنین، نازُک اَندام، نازُک تَن ملیح = بانَمَک، نَمَکین، گَندُمگون، گیرا، دل‌نشین جذاب = گیرا، دلرُبا، تودِل برو، خوشآیند، دِلپَذیر عکس (تصویر) = نِگارِه، فَرتور (fArtUr)، رُخش* (rOxsh) *(رُخش، در "لغت فُرس اسدی"، بجای عکسِ عربی آمده. با رَخشِ اسب یکی نشود) چَت کردن (chat) = گَپیدن، گَپ زدن چت روم (Chatroom) = گَپسَرا تلفن کردن = زنگ زدن تماس = پَرماس (pArmaas) تماس گرفتن = پَرماسیدن صحبت/حرف = سخن، گَپ، گفتگو، دَردِ دِل جالب = شایان، برجسته، کِشَندِه (kEshandeh)، با کِشِش، اَندیش گیر، نِگَر اَنگیز جالب توجه = شایان، شایانِ نِگَرِش، درخورِ نِگَرِش، کِشَندِه، برجسته، نِگَریستنی چه جالب = چه خوب، چه بامَزِه تقاضا کردن = درخواستن، درخواست کردن، خواهش کردن، اصرار کردن = پافشاری کردن، پافشردن، پیله کردن، پاپیچ شدن التماس کردن = لابه کردن، لابیدن رابطه = پیوند، بَستِگی قول دادن = پیمان بستن قول و قرار = پیمان قسم خوردن = سوگند خوردن فداکاری = از خود گذشتگی فدا کردن = از خود گذشتن وفاداری = پیمان داری، پیمان پایی، پایبندی وفا کردن = پایدار ماندن و■■■■■■□□□□□□ بی‌وفایی = سُست مِهری، پیمان‌شکنی، ناپایداری خیانت = پیمان‌شکنی، نارویی، نارو زدن، ناراستی، نادرست کاری، دشمن یاری ناراحت = آزُرده، دِلخور، دِلگیر، اَندوهگین، اَفسُرده، نَژَند، گِرِفتِه، پَریشان، آشفته، شوریده ناراحت (خوی و رفتار) = جوشی، زودرنج، تُرشرو، اَخمو احساساتی (رفتاری) = نازُک سِرِشت، نازُک نِهاد | پُرشور، زودرنج قهر = رنجیده، دِلخور متنفر = بیزار، دِلزَده غم = اندوه غمگین = اندوهگین غمگین کردن = آزُردن، رنجاندن، دِلِ (کسی را) شکستن عذاب دادن = آزُردن، رنجاندن بی عاطفه = نامهربان، سنگدل، خُشک، سرددِل معذرت می‌خواهم = ببخشید، پوزش میخواهم جداً = به راستی، به درستی، بی‌شوخی قبول کردن = پذیرفتن *در پاسخ به پوزش خواهی، به جای: عیبی ندارد، اشکالی ندارد، طوری نیست، مسئله‌ای نیست وو ...، می‌توان گفت: • باشد! • ‏خُب! • ‏بسیار خُب! • ‏چیزی نیست سوءتفاهم = بد برداشت، بد دریافت، بد دَریابی، کَژ دَریابی، کج دَریابی هدیه = پیشکِش، چشم‌روشنی، اَرزانی سوغات/هدیه (از سفر) = ره‌آورد، ارمغان کادو = پیشکِش، چشم‌روشنی تقدیم کردن = پیش‌کش کردن مهم = مِهَند* (mEhAnd)، بااَرزش، برجسته، شایان، گرانمایه *(مِهَند=مِه+ند ... مِه و کِه = بزرگ و کوچک، بالا و پایین. ... مِهتر و کِهتر = بزرگتر و کوچکتر ..... "ند" پسوند، مانندِ: گَزَند رَوَند 'مانَند') درک کردن = دریافتن، پی بردن فهمیدن = دریافتن تفاهم = هم‌دِلی، هم‌اَندیشی موافق = همراه، هم‌اندیش، هم‌دل، یکدِل، هم‌دید، هم‌نِگَر، هم‌دوش، هم‌رأی، همساز موافقت کردن = پذیرفتن، هم‌دل بودن، همساز بودن ا☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ عقد (در ازدواج) = پیمانِ زناشویی مراسم عقد = گواه‌گیری، گواه‌گیران، آیینِ پیوند، آیینِ پیمان ازدواج = زناشویی، پیوندِ زناشویی، پیمانِ زناشویی، همسر گرفتن، جفت کردن، جفت شدن عروس = اَروس*، آروس *اَروس، پارسی است، از ریشهٔ اوستاییِ اَروش و اَروشه. عرب آنرا وام گرفته و کرده عروس، و به خودمان برگردانده. عروسی = اَروسی حجله = اَروس خانه مبارک = فَرخُنِده، خُجَسته، هُمایون تبریک = شادباش مرسی = سپاس ممنون = سپاس، سپاسگزار مچکرم = سپاس، سپاسگذارم، سپاسدارم تشکر = سپاس خیلی ممنون = بسیار سپاس خوشحال* = شاد، خُرسَند، خشنود، خوشهال حال ==== هال* *هال، از بُنیاد، پارسی است، و عرب آن‌را وام گرفته و کرده 'حال'. و هیچ پیوندی ندارد با واژگانِ عربیِ احاله استحاله محال تحویل تَحَوُل مُحَوَل و ده‌ها واژهٔ دیگر که همگی از ریشهٔ عربیِ ح.ا.ل یا ح.و.ل درست شده‌اند به چمِ "دگرگونی" و "از این دست به آن دست شدن". هالِ (حال) پارسیِ ایرانی، هم‌خانواده است با واژگانِ هِندواروپایی مانندِ Heil در آلمانی، و Whole و Health در انگلیسیِ نُوین، و Hāl در انگلیسیِ کُهَن. هالِ (حالِ) پارسیِ ایرانی، چمِ (معنیِ) روشنی دارد: چگونگی، درستی و آرامشِ تَن یا روان. • دلش گشت پُر آتش از مِهرِ زال از او دور شد خورد و آرام و "هال" (فردوسی) ا●●●●●●●●●●●●●●●●● زبانِ پارسیِ ایرانیِ سَرِه، هم توانا و دارا است و هم ساده. درود بر سَرِه گویان و سَرِه گُستَران، ... هر کس به اندازهٔ تَوان.

در میان کشورهای استبدادی بی نواتر از همه آن کشوری است که پادشاهش تاجر باشد!!!! 🌛شارل-دومونتسکیو🌜

سالاری سالاری سالاری

درود بر شما استاد گرامی اگه ممکنه کمی در باره فرقه اسماعیلیان یا حس صباح صحبت کنید. اگه ویدیویی در این رابطه دارین لطف بفرمایید مشخصات ویدعو و یا نام داستان را لطف فرمایید. منابع زیادی هست و روایات ضد تاریخی هم زیاد هست و نمیشه به اون روایات اطمینان کرد من فقط به شما اطمینان دارم .با تشکر

Ostad, in eslam va akhonda ye shoomiye siyahi be range siyahe aba amame khode akhonda roo Iran andakhtan

گگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ

بزرگتری مردی که تخم روشنفکری رو پراکند

دست آس به آسیای ( آسیاب ) دستی میگفتند دوسنگ روی هم با آن گندم آرد میکردند

مام داریم امام رضا کور شفا می‌ده، امام حسین نازایی، سفره ی ابالفضل برای دفع بلا، هر کدوم تخصص در بخش های محدودی دارن 🤣🤣🤣

دستاس یا دسداس(دست+آس) آسیاب دستی رو میگن. چنان که آسیاب(آس+آب) و آسباد(آس +باد ) داشته‌ایم که با نیروی آب و باد کار می‌کرده‌اند.

من گوش راستم نیمه کر است با گوش راست می شنیدم و آ نچه در کومنت آ مده از من نیست ویا آ نکه بی اختیار تیپ شده است. در هر دو صورت معذرت می طلبم از استاد گرامی ومهربان بهرام مشیری

در انحراف و زاویه پهلوی از قانون و قاتونمندی و مشروطیت صحبتی نیست ولی بنده به نوبت خود شک دارم که انگیزه اصلی حرکت جامعه ایران در سالهای قبل از پنجاه و هفت، که منتجه به انقلاب شد ، آزادی اجتماعی و استیلای قانون بوده باشد ، این اصلا با رفتار اون زمان مردم ، سازگاری و هماهنگی ندارد و بنظر میرسد که حتی نزدیک این معنی هم نبودند و هیچگونه اهمیتی به نتیجه انقلاب نمیدادند . بیشتر بنظر می آد که درد مردم این بوده است که شاه داره میخوره و میبره و ما مانده ایم . درد اکثر مردم مشروطه خواهی نبود . یکی از اصلی ترین محرکه های مردم وعده پول نفت خمینی بود و نه وعده جامعه آزاد و دموکراسی او که خریدار وعده جامعه آزاد پسا شاهنشاهی ایران نه مردم داخل کشور که خارجی ها بودند و مردم خریدار وعده پول نفت بودند .

اوستاد 😊شما ناراحت نشو،این طرفداران،هواداران،چماق ، استبداد سابق،ابدا شجاعت مناظره باشما رو ندارن،توجه کنید در هر زمینه ای😊 اوستاد شما همچنان یک تنه بتازید،البته شخصن بقضاوت تاریخ باور داشتم،دارم، مناظره مناظره مناظره اگر اندکی شجاعت،حقیقتی،در جستارتان دارید!!!!!