جزئیات خیانت آتشین زن شوهردار| شوهرشو زنده زنده توی ماشینش آتیش زدم! | پرونده جنایی ایرانی
روزه۸ خرداده ساله ۹۵
ساعت حوالیه ۹ شب بود که
یکی از عابرایی که داشت از یه محله ی خلوت تویه شهره ورامین رد میشد
با یه ماشینه سواری مواجه شد که
داشت تویه شعله هایه آتیش میسوخت
این مرده جوون
بلافاصله با آتش نشانی تماس گرفتو
خبره این موضوعو بهشون گزارش کرد
بلافاصله با اعلامه این خبر
مامورایه آتش نشانی راهیه محل شدنو مشغوله مهاره آتیش شدن
خیلی زود با تلاشه مامورایه آتش نشانی
حریقه این ماشین مهار شد
ولی به محضه اینکه آتیش مهار شد
مامورایه آتش نشانی
با جسده یه مرده جوون داخله این ماشین مواجه شدن
جسد نیمه سوخته بودو رویه صندلیه شاگرد بود
خیلی زود
موضوعه این آتیش سوزیه مشکوک
به مامورایه پلیس اطلاع داده شد
تا زمانی که مامورایه پلیس به محل برسن
نیروهایه آتش نشانی
مشغوله بررسیه علته آتیش سوزی شدن
وقتی اکیپه جناییو مامورایه پلیس رسیدن
نیروهایه اتش نشانی متوجه شده بودن که این حریق
عمدی بوده و شخص یا اشخاصی از قصد این ماشینو به آتیش کشیده بودن
وقتی اکیپه جنایی به محل رسیدن
با کمکه نیروهایه آتش نشانی
جسده داخله ماشینو بیرون کشیدن
پزشکه تیمه جناییم
با بررسیه جسد اعلام کرد
این مرد قبل از آتیش سوزی
با ضربه هایه عمیقه چاقو زخمی شده بوده
در حاله حاضرم نمیشه به طور دقیق مشخص کرد که آتیش سوزی باعثه مرگش شده یا ضربه هایه چاقو
برایه همین
جسد باید به پزشکیه قانونیم منتقل بشه
تا اونجا تحت ازمایشایه مختلف قرار بگیره
بعده این گفته هایه پزشکیه تیمه جنایی
مامورایه اگاهی با بررسیه شماره شاسی و پلاکه ماشین
خیلی زود هویته صاحبه ماشینو شناسایی کردن
با مدارکه هویتیه نیمه سوخته ایم که داخله جیبایه مقتول پیدا شده بود مشخص بود
این ماشین
متعلق به خوده مقتول بوده
خیلی زود به
خونواده ی فریدونه ۴۴ ساله اطلاع داده شدو
ازشون خواسته شد
برایه شناساییه جسد به پزشکیه قانونی برن
مینا همسره این مردم
خیلی سریع خودشو به پزشکیه قانونی رسوندو
بعد از تاییده هویته جسده پیدا شده
به اداره ی آگاهیه تهران رفت
مینا وقتی پیشه رویه افسره پرونده نشست میگفت
چن ساعت قبله اینکه شما کشته شدنه فریدونو بهم خبر بدین
فریدون سوییچه ماشینشو برداشتو گفت میخواد بره به مادرش سر بزنه
همیشه ازین کارا میکرد
حتی بعضی شبام اونجا میموند
واسه همین وقتی دیدم آخره شب شدو هیچ خبری ازش نشد
نگرانش نشدم
بعده این گفته ها یه مینا
افسره پرونده
بچه هایه ۷ ساله و ۹ ساله ی این زوجم که همراهه مینا به اداره ی آگاهی اومده بودن
هدفه تحقیق قرار داد
وقتی صحبته افسره پرونده با این بچه ها تموم شد
هیچ سره نخی بدست نیومد
چرا که اونام همین حرفارو تکرار میکردن
با دستوره بازپرس
برایه روشن شدنه حقیقته ماجرا
قرار شد تحقیقات نامحسوس از محله زندگیه این زوجو از همسایه هاشون شروع بشه
همزمان
بازپرس دستور داد
خطه تلفنه مقتولو همسرش به دقت مورده بررسی قرار بگیره
همسایه هایه این خونواده میگفتن
هیچ صدایه دعوا و درگیری از خونه ی این زوح هیچ موقع نشنیدن
همسایه ها میگفتن مقدار دعواهاشون باهم خیلی کم بود و سریعم صداشون قطع میشد
از طرفی همسایه ها میگفتن شبی که فریدون گم شد
یه ماشینه ۲۰۶ اومد تویه حیاطه خونه پارک کرد
صاحبش یه مرده جوون بود
چن دیقه ای داخله خونه بود
ولی بعدش با عجله همراهه فریدون از خونه خارج شدنو رفتن
چن ساعت بعدم
صاحبه ۲۰۶ تنهایی برگشت خونه و ماشینشو برداشتو رفت
بعده این گفته ها شکه مامورایه پلیس به مینا و راننده ی این ۲۰۶ شروع شد
چن روز بعد جوابه استعلامه خطه فریدونو همسرش حاضر شدو
در اختیاره بازپرسه پرونده قرار گرفت
بررسیه لیسته تماسایه مقتول
هیچ چیزه مشکوکیو نشون نمیداد
ولی اخرین پیاما و تماسایه مینا نشون میداد
این زن با مردی به اسمه امیر رابطه ی پنهانی داره
خیلی زود اطلاعاته هویتیه امیر بررسی شدو مشخص شد
پسرخاله ی میناس
امیر
همون مالکه ماشینه ۲۰۶ بود که شبه حادثه ماشینش داخله حیاط پارک شده بود
دیگه جایه شکی وجود نداشت
که مینا و امیر
قطعا یه دستی تویه این جنایت دارن
برایه همین دستوره بازداشته هردوشون صادر شد
با صادر شدنه این دستور
این دو نفر خیلی سریع بازداشت شدنو به اداره ی آگاهی منتقل شدن
هردوشون منکره همه چی بودن
هردوشون چنان ماهرانه دروغ میگففتن که اگر یه آدمه عادی جایه افسرایه پرونده بود
حرفاشونو باور میکرد
وقتی مدارکو شواهدی که از هردوشون به دست اومده بود بهشون نشون داده شد
دیگه متوجه شدن هیچ راهه فراری وجود نداره و شروع به اعتراف کردن
مینا میگفت
منو فریدون
از اولم ازدواجمون اشتباه بود
فریدون یه آدمه خودرای بود
کلا باید حرف حرفه خودش میبود
اگه یک کلمه خلافه میلش میگفتی
سریع عصبانی میشدو قهر میکرد
مدله رفتاریشم اینجوری بود که قهر میکرد
زیاد اهله دادو بیداد نبود
منو امیر پسرخالم
باهم بزرگ شده بودیم
امیر ۴ سال از من کوچیکتر بود
همیشه همبازیه من بود تویه فامیل
وقتی بزرگتر شدیم
با اصراره خونوادم
مجبور شدم به اولین خواستگارم یعنی فریدون جوابه مثبت بدم
...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔴 لینک سابسکرایب:
/ @jenayigram
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔸 ویدیوهای پیشنهادیه من:
📽️من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میارن خونه کمتر سر و صدا کنن: • من فقط بهشون تذکر دادم...
📽️مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن تن فروشی کنه منم نقشه قتلشونو کشیدم: • مادر و ناپدریم خواهرمو...
📽️مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن ایران: • پرونده جنایی تنها قاتل...
📽️خفاش شب: • پرونده جنایی خفاش شب غ...
📽️بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی
: • بهم گفت دیگه شوهرتو نم...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
#پرونده_جنایی
#پرونده
#قتل