نه بابا متنفر نبوده، هَول و ندید بدید بوده و دهاتی بودن هم مزید بر علت شده که تا یه زن دیگه بهش لبخند میزنه یا به قول خودشون عاشق یه نفر می شن یا از این بلاها سر خانواده ی خودشون می یارن یا روزگار اون بدبخت رو سیاه می کنن و وای به اون روزی که زوم کنن رو یکی و اون جواب رد بده جوری زندگی رو برای بدبخت زهر می کنن که داریم می بینیم دیگه، اسید و قتل و ... اینجا هم کلا دو بار هم با هم صحبت نکردن و بدبخت زنه خیلی عاقلانه و محترمانه گفته تا وقتی زن و بچه داری (یعنی تا وقتی که متاهل هستی و تو یه رابطه ی دیگه هستی) ما نمی تونیم با هم باشیم. که این حرف کاملا یک حرف معمولی و منطقی هست و حتی اگر مثلا طرف با زنش هم اختلاف داشته باشه یا مثلا درحال طلاق هم باشن باز طرف جدید میگه تا اون رابطه رو تموم نکنی ما نمی تونیم به هم برسیم منتها این بابا کرد اون کاری رو که نباید می کرد و با جای دیگه ش تصمیم گرفت نه با عقلش. بابای من همیشه میگه: دو دسته مرد بیشتر در دنیا وجود ندارن. دسته ی اول کسایی هستن که مغزشون التشون رو کنترل می کنه و دسته ی دوم التشون مغزشون رو کنترل می کنه، دسته ی اول همیشه جزو موفقترین انسانها هستند و دسته ی دوم حتی اگر موفقیتی هم به دست بیارن ( مثل این بابا که هم رئیس بود و هم خانواده و زندگی خوبی داشت) چون با جای دیگه تصمیم می گیرن یکجایی چنان گندی می زنن که احمقترین ادمها هم انگشت به دهن می مونن از حماقتشون. دیگه از بزرگترین فیلمساز و تهیه کننده ی هالیوود که جزو ثروتمندترین های دنیا بود و بهترین فیلمها رو تهیه کنندگی می کرد و هالیوود رو شاخش می گشت که نداریم، اونم بلاخره تصمیماتی که با التش گرفت کار دستش داد و یک شبه از اسمون به ۲۲ سال زندان افتاد! کلا اینجور ادمها جنبه ی جنس مخالف رو ندارن و جالبتر اینه که وقتی هم کسی رو که مثلا به قول خودشون عاشقشون هستن رو هم به دست می یارن هم زندگی طرف رو با شک، سختگیری، حماقت و عقب موندگی جهنم می کنن، دیدم که می گم. یکی بود که تازه از کردستان امده بود محله ما تو اریاشهر خونه خریده بود و کارش هم قاچاق مشروب بود، خلاصه افتاده بود جایی که انواع و اقسام پلنگ و داف جلوی چشمش صبح تا شب رژه می رفتن، زن داشت و بچه اتفاقا زنش هم واقعا واقعا واقعا خوشگل بود و با اینکه ارایش نمی کرد و ظاهر ساده ی خودش رو داشت اما با چشمای خاکستری و موهای خرمایی و قد بلند و پوست سفید مثل برف حقیقتا از همه ی دافهای فلکه دوم خوشگلتر بود ولی این یه مغازه باز کرد تو بلوار فردوس و یه فروشنده ی خانم هم استخدام کرد که به ماه دوم نرسیده عاشق دلخسته و زار فروشنده شد و چه ها که نکرد تا بلاخره جون زنش به لبش رسید و طلاق گرفت بعد اینا عروسی کردن ولی به سال نرسیده روزی نبود که صدای کتک کاری و دعوا نیاد از واحدشون و بدبخت دختره همچنان تو مغازه اش کار می کرد و صبح می رفت با خودش شب هم بر می گشت ولی کافی بود مثلا یه مشتری مرد دوتا سوال از زنه بپرسه ما قشنگ می شنیدیم که دعوا سر این راه می یوفتاد که تو چرا به اون مشتری خندیدی و چرا بهش تخفیف دادی پس با هم ریختین رو هم. یه بار زنه گفت بابا من خسته شدم از بس گیر می دی. چون باز گیرداده بود که چرا به فلانی، یکی از همسایه هامون، زیاد سلام می کنی حتما باهاش سر و سری داری. زنه هم می گفت بابا اون زن داره، بچه داره و دو برابر منم سن داره. اینم داد می زد که تو اصلا کارت اینه، تو از مردای متاهل خوشت می یاد و ... اخر کار به جایی رسید که به سال سوم نرسیده زنه رفت مهریه اش رو اجرا گذاشت تا قرون اخرشم گرفت و هرچی هم داشت رو فروخت و کلی هم ازش بالا کشید و از ایران رفت الان استکهلمه و اینجا غیابی طلاق گرفت. زن اولشم یه کاری باهاش کرد که جیگر اهل محل خنک شد، رفت با یه مردی از خودش کوچکتر که یه بچه داشت ازدواج کرد ولی طرف خیلی پولدار بود، امد با شوهر جدیدش مغازه ی این بابا رو خرید و هرچند شوهر جدیدش تو گیشا خونه داشت ولی امد ته همون کوچه یه خونه ویلائی بود اونو خریدن. مرده هم اوایل به روش نمی یورد و زد تو کار پوشاک بچه ولی ورشکست شد و داغون داغون شده بود که بعدها شنیدم از بچه های محل که یه بار خودکشی کرد که زنده موند و بعد رفت شهرشون زن گرفت و اورد تهران دوباره. این داستان از این جهت برای کل محل جالب بود و پیگیری می کردیم که رفتارهای این بابا در طول زندگیش واقعا جالب بودن و وقتی هم دعوا یا جر و بحث می کردن کل اهالی محل می شنیدن اینا چی میگن!

@@aryaajorlu3116 بی شعور دهاتیها خیلی مهربان وخانواده دوستن بلکه شهر نشینی این بلاها را بر سر مردم می آورد

حتی همین حیوانهای (از نظر ما )بیشعور،اینقدر فهم و درک دارن که با همجنس نابالغ خود رابطه برقرار نمیکنن،بچه های خودشونو کتک نمیزنن و تا زمانی ک بچه هاشون بزرگ بشه همه حواسشون بهشون هست،اما آدما،امان از آدما... اصلا یه وقتایی امثال اینا باعث میشن خجالت و شرمسار باشیم از آدم بودنمون...

،مرغ وقتی جوجه ش درخطر باشه اگه سیم خاردار بگیری طرف جوجه ش خودش رو باشدت به سیم میکوبه برای دفاع از جوجه ش،هیچ موجودی از انسان شهوتران پست تر نیست

As Iranian,I'm proud of you (Iranian).you made good example,and I translated to English to my Australian friend and work mate.thank you so much.ali reza

اسم حیوان رو نیار چون حیوان هیچ وقت اینکارو نمیکنه حتی بدترین حیوان نمیدونم چرا بعضیا تو حرفاشون اسم حیوان رو میارن وسط نمیدونم شاید ی عادت هستش ولی بی رحمی ک تو وجود انسان هست توهیچ حیوانی نه دیده شده ن ثابت هم شده اسم حیوان خیلی مقدس تا انسانی ک ب خاطر هوسش این جنایت بزرگ رو میکنه ک باید تو تاریخ ثبت بشه .

Reza Ahmadi بله نظر بنده هم هست ومن حتی برای همسرم که ایرانی نیست ترجمه کردم،خدا را گواه تقریبا حرف شما را زد.متاسفانه اخبار روزانه خیلی بدی از سرزمین و حتی زادگاهم خرمشهر می شنوم.واقعا خسته نباشید ودرود بر شما و همه هموطنان عزیزمان.علیرضا

خیلی دلم میخواست اعدام نشده بود تا باهاش صحبت کنم تا حالا مردی که بخاطر یک زن دوتا بچه اش رو کشته باشه ندیده ام، اصلا تو مخم نمیگنجه ، پدر من خودش رو پرت کرد زیر ماشین تا جان خواهر کوچیکم رو نجات بده ، چطوری تونستی بچه ی ۱۴ ماهت رو فقط برای لذت جنسی بکشی ، چرا این آدم خودش رو نکشته؟ وای وای وای

چرا تف به زندگی ؟؟ تف به آدمهایی که نمیدونن چی میخوان و با چی خوشحالند و زندگی دیگران رو فدای این نفهمی و هوسهای آنی میکنتد

تف

چه سریع تصمیم گرفته بکشتشون بی شرف اشغال

@@parirooz9626 واقعا انگار رفت که سبزی بخره !!!!!!!!!!!

واقعی هستش تو محله من بود این مرد میشناختمش

این اتفاق تو شهر ما افتاده و یارو پاسدار و سپاهی بوده،البته بچه یکی از روستاهای اطراف نوشهر بود.و من دقیقا این اتفاق رو بیاد دارم

Mehra Salehi

حالا یا سپاهی بود یا بسیجی چه ربطی داره

اسلحه در ايران زياده تا الان ديديد يه اطلاعاتى دادگاهى بشه

ربطی نداره شما پول داشته باش اسلحه که سحل تانک بخوای برات میارن قاچاقچی زیاد داریم متاسفانه

عفریته با ع نوشته میشه

خداخیلی عوضی هست

گلم این استیکر😢😢😢😢 ناراحتی هسی این یعنی دهنت آب افتاده🤤🤤و از ای قتل راضی گویا

Akbar Nanaz راستى كه

ديوانه زنجيرى بوده.

ممنون از شما دوست گرامی

Ashraf Qurbani از اين مرد نه همه بسياري شان هرچيزي بيد است هر چيز اتمال ميره بدترين چيزي دردنيا كه نبايد اتمات سرش كرد اين مرد هاسه

خود مهسا ابراز علاقه کرده خوب میدونسته به نظرم

راست ميگى باور كردنى نيست اين پرونده دروغ است مگ ميشه يك آدم بياد نسل كشى كنه اون هم نسل خودش را خخخخ

Elaheh Naji شوكه شدم

ممنون از همراهیتون

این بلا سر تو هم میاد فقط فرقش اینه تو اون سوزانده شد تو سرت از بدنت جدا میشه میشی یه جسد بی سر من باشم به جات قبل از اینکه کشته بشم خودکشی میکنم فکرش بکن خیلی راحتره خودکشی کنی با قرص سیانور یا قرص برنج بگیر خودکشی کن 😪😪

شیطان وبیشتره زنها خره شیطان وشریکه همندناقص العقل تباه کننده زندگی بعضی مردهای بی فکر. حقیقتا اون زن کثیف صد درصد مقصره

بله خوب اینطوری راحتر میشه خودتو تبریه کنی و بگی من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود این ترفند همه انسانهاست که نمیخوان مسولیت اشتباهات خودشون به گردن بگیرند

سلام من که موندم بعضی ازجاها حرفهات رونفهمیدم اماخداوقتی کسی رو دوست داره بابلاومصیبت امتحان میکنه

‌همیشه به حرف قلبت گوش نده ب حرف عقلت گوش بده فقط منظورم اینکه عاقل باش و برو حق پدریتو شکایت کن بگیر اگ عاقل نباشی باید اونجا ی سرد بخوابی و دیگران حقتو میخورن

اولا اگه پدرت میدونست خوانواده زنش چنین شیاطینی هستن و تورو دوست داشت یه چیزی بهت میداد در زمان زندگیش یا بعد مرگش دوم اینکه اونهارو ترک کردی که خودت رو عذاب بدی خوب اونها خیلی از این موضوع خوشحال هستن خدا عقل داده تا ازش استفاده کنی حقت رو بگیری

@@amirjorfiamirjorfi6706 الان سالها گذشته ها.اینو خیلی وقت پیش نوشتم.الان که اونا عذاب دارن و من همه چی بدست اوردم

زن و بچه هارو

زیادن ادمهای گردن افتاده و وقیح