یه روز تصادفی در تهران در سال ۱۳۹۵ در دفترخانه رسمی بودم و کاری داشتم از اتاق رییس دفتر صدایی میامد که بسیار زیبا و تلویزیونی بود ، عادی حرف میزد و جملات عادی اما انگار تلویزیون روشنه ،‌وقتی اومد بیرون و‌خدا حافظی کرد ،دیدم صاحب صدا خانم باران هستند ، خیلی کیف کردم همشهری گرامی باران خانم ، دختر شهر باران های نقره ای … اما تو طلای شهر باران شدی ❤❤

بانو بسیار عزیز زیبا خوش صدا خوش قلب مهربونه انشاالله عمر با عزت و سلامت باشن

با سلام دختری از ایل بزرگ بختیاری ،،، این قوم بختیاری ،،، افتخار ایران زمین هستند ...

چرا زود جو گیر میشی. خود طرف داره میگه گيلان به دنیا امده. اونوقت میای میگی از ایل بزرگ بختیاری . چرا شما بختیاری ها فکر میکنین از همه سر تر هستین . از تو ایل بختیاری یه نفر تا حالا به جایی نرسیده . اونوقت شماها خودتونو برتر میدونید

این تعریف بود یا منظورتون اینه که محتوای شعرا کپی هستند؟

چرا صدا ضعیفه

بله دقیقا

فارسی زبانان؟ افتخار ایرانیان . افتخار این سرزمین. مختوم قلی به ترکمنی شعر میگفت و او هم افتخار ماست که خود را ایرانی می دانست . شهریار و پروین و ...ترک و آذری و بلوچ بودند و خود را ایرانی می دانستند و همه ی ایران به شاعرشان افتخار میکرد . برای ایرانیان فرقی نمیکند که آهنک کردی است یا ترکی و یا .... به هر قومی، آهنگ که دلنشین بود با لذت گوش میکنیم . سپیده جانا .... حیدر بابا ... بَرزی بَرزی برزِیَه ...😂 برای همه ایرانیان لذت بخش است . شاهان ما هم روزی از آن گوشه ی مملکت بود و روزی دیگر از مرزی ترین گوشه ی ایران بلند می شد و نهایتا ایران را جمع و جور می کرد. حتی اگر از سمت تبار چین و مِغولی یورش می شد و می امدند تا آستراباد و زنجان و بوشهر ....همه پناه می بردیم به اونوره زاگرس به آغوش برادران و هموطنانِ کرد و لر و لَک و عرب زبان ایرانی تبارمان و دوباره با تجدید قوا به وقت قدرت چنان سَربِدارانی میساختیم که دودمان دشمن را به عزای خودشان می نشاندیم و دوباره ایران بود و اقوام های مختلف که هر کداممان زبان و لهجه خاص خود داشتیم . ولی هیچکس هیچوقت نتوانست تا کنون ما را از هم جدا کند .واگر اکنون هم هفده شهر ایران‌زمین از مام میهن هنوز جداست ... از سره حاکمانِ بیکفایتِ گاه ُو بیگاهِ این سرزمین هست که ،بطوریکه اگر در این اواخر حکومتِ پهلوی مانندی میداشتیم، قفقاز و شهرهای عزیز پَرپَر شده ی خود را که زمانی نهایت سیصد سال پیش، نیاکانمان به فرزندان خود قسم می دادند که:🤫🤨 ما را به اسارت جدا ساختند و شما به وقتش فراموش نکنید🙅‍♂️ و بدانید ناموستان اونوره ارس خفته است ولی متاسفانه مثلا اکنون دیگر هیچگاه 🤦‍♂️یک دوبی نشین پاسپورت جیبوتی را تشنه نیست😢ولی اگر در ماشین پیشرفتِ پهلوی ،خودچپ نمی کردیم و ناسپاس نمی بودیم، اکنون پاسپورت رامسروبی و ابوظبابلسر از اااانِ ملت ایران بودو قفقاز هم شعار ِ : بیا با هم بریم دوبی دوبی را به تسلیم زمانه به ( رامسروبی رامسروبی )سر می دادند . همچو حول و حوش سال شصت و دو که فروپاشیه شوروی کلید میخورد، مردمانمان از گنجه و نخجوان و باکو و... عریضه نوشتند مخفیانه به دربار😅 آخوندِ دربار دزدِ مزدورِ صدمَن ریش ِ کثیفِ، آب چکانچای😮همچو پدره ناخلفش در ترکمنچای😢 ...بله .ندانسته و نادانوار خواستاره حمایت ، و اینکه ای داااد واقعا ، به چه راحتی مقدور بود برگشتن به خاک مادره وطن. اما ولی اینان سودای صدورِ عَن قَلاب خود به سمت خاستگاه ِ جهل و باجناقبازیو حمام المنصوری الفرخ خودشان بودند و اصلا مام میهن ، مادره وطن ، برایشان آپولو بود که نمیشناختنش. به مویزی دل مردمانمان شکستن و آنها و شوراهای محلی آنجا را دلسرد و واقعا حیران ماندند که چی شد😮چیچی شد؟😢😮 وای اگر پادشاه فقیدمان می بود😢😢 به ندایی از ذوق فرصت پرواز می کرد. که نابترین اب و هوای ایران با آن رودخانه ها و کوهستانهای نخجیری با رودهای خروشان آب شیرین و گوارا که همه مناطقش خُنک و توریستی هست و برفخیز . و کلکسیون فصول ایرانزمین به مقیاسِ متناسبش برسیده...کل ملت بسیج و درون بلوشو و طبق قراره مبهمِ آنروزه جدایی ، نان را به تنور میچسباند. و طبق خواست ساکنین امری طبیعی هم بوده . و درثانی کی بود که بتواند حرفی بزند؟ کی وجودش را داشت؟ اما ولی ترسوهای مزدور در خلوتگاه خود میگفتند که ما را یارای تووسری زدن به آنها را دیگر نمیتوانیم مگر ندیدید که هرچه خاندان پهلوی نهادینه کردند ما دیگر نتوانستیم طالبانی کنیم ؟ انان را هم هرگز نمیتوانیم . پس درکشیم و همچون ترسوهای امروز که خنجر از پشت تخصص آنهاست را ،روا کردند . آنهمه بوق بوقو کارزاره ثبت نام ِ پروپاگاندایی همچو لات های کوچه خلوت تِر زدند به ریش ِ ارزشی ِ مرتیکه ی ِ غده ای😂😂خلاصه جملاتتان اذیتم کرد و می دانم شما که هرگز آن منظور خاص ندارید ولی اما همین غولفَشَنهای گوشتمفتخوره بسانِ هالکِ ولایی و سربازان گمنامِ مدینة الطوسی که بزرگترین خطرشون رفتن با کفش روی پارچه و تحریم پپسی و کوکاکولاس از جمله شما همچون خودم 😂که الان گیر دادم 😂ولی اونا گیرشون ولایی و یقه جر ده از جنس لافوکان چپولان آخونديسم العلمالهدایی هست که با سوسک تمرین جنگ می کنند ، درین جور جملات فیلمها میسازند و بهره ی مزدوری میبرند و آنگاست که درین خفقان اطلاعات و در دست داشتن تریبون صداوسیمای این مملکت ، بر روح و روان قشر تازه شکلگیره مسائل سیاسی و ایدئولوژیکی بطوره زیرپوستی و مرموزانه با این نوشته ها فکت جعلی در مغزشان میکارند. هنرمندان حکومتی ِ افخمیِ هیچکاکی😅 و مخملباف و بهنودِ نویسنده و...همه و همه، هم که هیچ فیلم و افتخارِ ملی ای نمیگذارد که پَروار شود و مختار میسازد با دَبدَبه و کَبکَبه...دریغ از ساختن یک (کوروش) که اون نوجوان ما عِرق ملی برایش شکل بگیرد. از کتابهای درسی و مطالعات دیگر که 😢وا ایراناااا ، همینقد که تا دیروز از هخامنشی و اشکانیان و ساسانیان اگر قبلا بوده ، هر روز گمرنگ تر شده😢 یک کتاب گریه دارد بر این سرزمین مظلوم.... بگذریم ...نوشتم و حالم خوب شد😊 ببخشا که گیر دادم . بالاخره باید بدانیم 😊❤🎉

همین ک لایک نکرد نمیتونه افتخار همه ایرانیان باشه.

@@KOLBEH_98 با کی کار داری😂

@@davood.looti110 خوابی یا خودت رو ب خواب زدی؟

@@davood.looti110 جواب هشتگ تو رو دادم خوابالو