😢

@@Abuhulhul نمونه رمز گشایی واژگان و فهم اسرار ازلی آریایی در کتب استاد سلمان سمیعی به نام اسرار جادوگران واژه راز سر پنهان کلمه زرتشت : گر از زرتشت بزرگ ، نامدارترین جنگجو تاریخ در متون باستانی کلدانی بگذریم ، به نام روحانی آن می رسیم،( در یک فرصت مناسب به این فاتح جهان با همین نام خواهیم پرداخت.) زرتشت ، یک نفر یا یک آیین نبوده است پس از محو دوره کاویان ، به رهبر و راهدار پیروان آیین مرموز (کافیان) زرتشت می گفتند, نامی که ریشه (آر) به تمیزی در آن پیداست. پس از نابودی عهد محو شده کاویانی ، جهان ما به هزاران شاخه تقسیم شد . آنهایی که به باور (ازل پرستی) آریایی یا کاویانی باورمند بودند ، خود را زرتشتی نامیدند. (زار zar) از دو بخش (زا و آر ) تشکیل شده است. (زا) معنی زایندگی و( آر یا اور) به معنی نور ازلی : زاینده نور ازلی. و( تشت ) نیز به معنی پیوستگی است که ریشه آن (ست یا است یا اشت) می باشد، به معنی وجود ، بودن ، پیوستگی ، یا (کرانه) و نماد آن در نقشهای باستانی هلال است که در کنار خدایان دیده می شود و یا بر سر تاج شاهان که نشان (تشت یا اشت) یا (کرانه ) زاینده است که اکنون با هلال ماه اشتباه گرفته می شود. وجه تسمیه (تشت) (شو اش) می باشد. در باور کاویانی ؛از شب(شو) به روز (اش) رسیدن را (شواش) می گفتند ,واژه شش نیز در پیوند این باور است که حد فاصل این دو زمان می باشد ، یک واژه بسیار مهم تا پایان دوره ساسانی. (زرتشت)به مفهوم زاینده نور ازلی، که در نقشهای باستانی (هلال) نماد این واژه است ، مکانی که زاینده نیروییست که سبب پیوستگی می شود. در بخشهای پیشین (کاف و نون )را به گستردگی توضیح دادیم با دانستن آن، راه هموار می شود. اما،( زار zar) ریشه واژگان بذر ، زراعت ، زر در سامی می باشد و (زیره) به معنی دانه نیز در همین پیوند است، و واژه زیرو ziro انگلیسی به معنی صفر و یا آغاز یا دانه هستی بخش نیز در پیوند( زیره) است و برخاسته از مکتب محو شده کافیانی می باشد. و معنای دیگر (زر) ، زرین و درخشنده است در نتیجه به معنای دانه درخشان. (تشت) هم یک واژه بسیار کهنه است که غیر از معنای آیینی ، معنای تشت یا کاسه به خود گرفت ، در نتیجه به معنی تشتی که دانه هستی بخش می پاشاند، و جالب است که در زبان آکادی (زار) به معنی پاشاندن نیز می باشد. به خیزش نور ازلی از جهان پیش از وجود اشاره دارد که نمادش هلال با ستاره یا دایره گرد می بود، چون تاج شاهان ساسانی، که همواره پایتخت ایران را در عهدی با این نام می شناسیم (شوش) و هلال و ستاره در بعضی از پرچمهای کشورها در پیوند واژه (زرتشت) می باشد. در عهد پس از کاویانی به کاهنان کاویانی(زرتشت ) به معنی کرانه پرست می گفتند که اکنون خود از معنای راستین بی خبرند ، زیرا مغان در عهد مغول ، الهه ماه میانرودان به نام میترا را جایگزین آن کردند و مغ کنار زرتشت نشست. در زبان سغدی (مغ) به معنی ماه است، و اشاره به مغان میترایی دارند که پس از نابودی آخرین شاهان کاویانی پرست ، برای فریفتن ،رخت آیین اشایی بر تن کردن و آیین ازلی بدون هر ایزد را نابود و باور چرکین خود به هزار ایزد را جای مکتب حرکت ازلی نهادند ، و‌ میترا هرگز در پیوند خورشید نیست. (اگ) به معنی خیزش نخستین نور است ، پاره بنیادین (اجم) (اگام) و با پیوستن (میم) به ( اگ) واژه (ماگ) پدید می آید که ریشه واژه (ماجیک)نیز می باشد به معنی جادوگر، جادوگرانی که همواره زیر تیغ عمود شاهنشاهان ایران بودند چون گئومات که پاره بنیادین میترا در نام او پیداست (مات و‌مان به معنی مرگ نور ). (میت یا موت یا مات) به معنی مرگ است و (را) سوی مخالف ( آر‌ و اور)می باشد به معنی مرگ نور ازلی که به آیین مغان مانوی اشاره دارد از همین روی، خشایارشا و دهها شاهنشاه دیگر به مخالفت با این آیین برخاستند و در آیین هندو میترا الهه ماه است و در‌ مصر و میانرودان نیز به معنی خورشید سیاه که اشاره به ماه دارد و در عهد مغول اوستا را پاکسازی و از نو به وارونگی نوشتند از همین روی در شاهنامه فردوسی و اسدی هیچ ازین الهه و ایزدان دیگر که همواره شیپور آخر زمان بر دست دارند یاد نمی شود. واژگان خود بطن آیین را نشان می دهند ، فرقه ها باطنی هستند زیرا برای فریب افکار باید رخی درخشنده و رختی فاخر داشته باشند و همواره میترا را در تصاویر رمی و یونانی می بینیم که تیغ بر گردن گاوی قدرتمند افکنده که نماد یک سرزمین جاودانه است.

@@Abuhulhul نمونه رمز گشایی واژگان و فهم اسرار ازلی آریایی در کتب استاد سلمان سمیعی به نام اسرار جادوگران واژه راز سر پنهان کلمه زرتشت : گر از زرتشت بزرگ ، نامدارترین جنگجو تاریخ در متون باستانی کلدانی بگذریم ، به نام روحانی آن می رسیم،( در یک فرصت مناسب به این فاتح جهان با همین نام خواهیم پرداخت.) زرتشت ، یک نفر یا یک آیین نبوده است پس از محو دوره کاویان ، به رهبر و راهدار پیروان آیین مرموز (کافیان) زرتشت می گفتند, نامی که ریشه (آر) به تمیزی در آن پیداست. پس از نابودی عهد محو شده کاویانی ، جهان ما به هزاران شاخه تقسیم شد . آنهایی که به باور (ازل پرستی) آریایی یا کاویانی باورمند بودند ، خود را زرتشتی نامیدند. (زار zar) از دو بخش (زا و آر ) تشکیل شده است. (زا) معنی زایندگی و( آر یا اور) به معنی نور ازلی : زاینده نور ازلی. و( تشت ) نیز به معنی پیوستگی است که ریشه آن (ست یا است یا اشت) می باشد، به معنی وجود ، بودن ، پیوستگی ، یا (کرانه) و نماد آن در نقشهای باستانی هلال است که در کنار خدایان دیده می شود و یا بر سر تاج شاهان که نشان (تشت یا اشت) یا (کرانه ) زاینده است که اکنون با هلال ماه اشتباه گرفته می شود. وجه تسمیه (تشت) (شو اش) می باشد. در باور کاویانی ؛از شب(شو) به روز (اش) رسیدن را (شواش) می گفتند ,واژه شش نیز در پیوند این باور است که حد فاصل این دو زمان می باشد ، یک واژه بسیار مهم تا پایان دوره ساسانی. (زرتشت)به مفهوم زاینده نور ازلی، که در نقشهای باستانی (هلال) نماد این واژه است ، مکانی که زاینده نیروییست که سبب پیوستگی می شود. در بخشهای پیشین (کاف و نون )را به گستردگی توضیح دادیم با دانستن آن، راه هموار می شود. اما،( زار zar) ریشه واژگان بذر ، زراعت ، زر در سامی می باشد و (زیره) به معنی دانه نیز در همین پیوند است، و واژه زیرو ziro انگلیسی به معنی صفر و یا آغاز یا دانه هستی بخش نیز در پیوند( زیره) است و برخاسته از مکتب محو شده کافیانی می باشد. و معنای دیگر (زر) ، زرین و درخشنده است در نتیجه به معنای دانه درخشان. (تشت) هم یک واژه بسیار کهنه است که غیر از معنای آیینی ، معنای تشت یا کاسه به خود گرفت ، در نتیجه به معنی تشتی که دانه هستی بخش می پاشاند، و جالب است که در زبان آکادی (زار) به معنی پاشاندن نیز می باشد. به خیزش نور ازلی از جهان پیش از وجود اشاره دارد که نمادش هلال با ستاره یا دایره گرد می بود، چون تاج شاهان ساسانی، که همواره پایتخت ایران را در عهدی با این نام می شناسیم (شوش) و هلال و ستاره در بعضی از پرچمهای کشورها در پیوند واژه (زرتشت) می باشد. در عهد پس از کاویانی به کاهنان کاویانی(زرتشت ) به معنی کرانه پرست می گفتند که اکنون خود از معنای راستین بی خبرند ، زیرا مغان در عهد مغول ، الهه ماه میانرودان به نام میترا را جایگزین آن کردند و مغ کنار زرتشت نشست. در زبان سغدی (مغ) به معنی ماه است، و اشاره به مغان میترایی دارند که پس از نابودی آخرین شاهان کاویانی پرست ، برای فریفتن ،رخت آیین اشایی بر تن کردن و آیین ازلی بدون هر ایزد را نابود و باور چرکین خود به هزار ایزد را جای مکتب حرکت ازلی نهادند ، و‌ میترا هرگز در پیوند خورشید نیست. (اگ) به معنی خیزش نخستین نور است ، پاره بنیادین (اجم) (اگام) و با پیوستن (میم) به ( اگ) واژه (ماگ) پدید می آید که ریشه واژه (ماجیک)نیز می باشد به معنی جادوگر، جادوگرانی که همواره زیر تیغ عمود شاهنشاهان ایران بودند چون گئومات که پاره بنیادین میترا در نام او پیداست (مات و‌مان به معنی مرگ نور ). (میت یا موت یا مات) به معنی مرگ است و (را) سوی مخالف ( آر‌ و اور)می باشد به معنی مرگ نور ازلی که به آیین مغان مانوی اشاره دارد از همین روی، خشایارشا و دهها شاهنشاه دیگر به مخالفت با این آیین برخاستند و در آیین هندو میترا الهه ماه است و در‌ مصر و میانرودان نیز به معنی خورشید سیاه که اشاره به ماه دارد و در عهد مغول اوستا را پاکسازی و از نو به وارونگی نوشتند از همین روی در شاهنامه فردوسی و اسدی هیچ ازین الهه و ایزدان دیگر که همواره شیپور آخر زمان بر دست دارند یاد نمی شود. واژگان خود بطن آیین را نشان می دهند ، فرقه ها باطنی هستند زیرا برای فریب افکار باید رخی درخشنده و رختی فاخر داشته باشند و همواره میترا را در تصاویر رمی و یونانی می بینیم که تیغ بر گردن گاوی قدرتمند افکنده که نماد یک سرزمین جاودانه است.

بله دشت مغان در کلام بمعنی دشتی که جایگاه مغهاست می‌باشد

@@mariahematian1251 نمونه رمز گشایی واژگان و فهم اسرار ازلی آریایی در کتب استاد سلمان سمیعی به نام اسرار جادوگران واژه راز سر پنهان کلمه زرتشت : گر از زرتشت بزرگ ، نامدارترین جنگجو تاریخ در متون باستانی کلدانی بگذریم ، به نام روحانی آن می رسیم،( در یک فرصت مناسب به این فاتح جهان با همین نام خواهیم پرداخت.) زرتشت ، یک نفر یا یک آیین نبوده است پس از محو دوره کاویان ، به رهبر و راهدار پیروان آیین مرموز (کافیان) زرتشت می گفتند, نامی که ریشه (آر) به تمیزی در آن پیداست. پس از نابودی عهد محو شده کاویانی ، جهان ما به هزاران شاخه تقسیم شد . آنهایی که به باور (ازل پرستی) آریایی یا کاویانی باورمند بودند ، خود را زرتشتی نامیدند. (زار zar) از دو بخش (زا و آر ) تشکیل شده است. (زا) معنی زایندگی و( آر یا اور) به معنی نور ازلی : زاینده نور ازلی. و( تشت ) نیز به معنی پیوستگی است که ریشه آن (ست یا است یا اشت) می باشد، به معنی وجود ، بودن ، پیوستگی ، یا (کرانه) و نماد آن در نقشهای باستانی هلال است که در کنار خدایان دیده می شود و یا بر سر تاج شاهان که نشان (تشت یا اشت) یا (کرانه ) زاینده است که اکنون با هلال ماه اشتباه گرفته می شود. وجه تسمیه (تشت) (شو اش) می باشد. در باور کاویانی ؛از شب(شو) به روز (اش) رسیدن را (شواش) می گفتند ,واژه شش نیز در پیوند این باور است که حد فاصل این دو زمان می باشد ، یک واژه بسیار مهم تا پایان دوره ساسانی. (زرتشت)به مفهوم زاینده نور ازلی، که در نقشهای باستانی (هلال) نماد این واژه است ، مکانی که زاینده نیروییست که سبب پیوستگی می شود. در بخشهای پیشین (کاف و نون )را به گستردگی توضیح دادیم با دانستن آن، راه هموار می شود. اما،( زار zar) ریشه واژگان بذر ، زراعت ، زر در سامی می باشد و (زیره) به معنی دانه نیز در همین پیوند است، و واژه زیرو ziro انگلیسی به معنی صفر و یا آغاز یا دانه هستی بخش نیز در پیوند( زیره) است و برخاسته از مکتب محو شده کافیانی می باشد. و معنای دیگر (زر) ، زرین و درخشنده است در نتیجه به معنای دانه درخشان. (تشت) هم یک واژه بسیار کهنه است که غیر از معنای آیینی ، معنای تشت یا کاسه به خود گرفت ، در نتیجه به معنی تشتی که دانه هستی بخش می پاشاند، و جالب است که در زبان آکادی (زار) به معنی پاشاندن نیز می باشد. به خیزش نور ازلی از جهان پیش از وجود اشاره دارد که نمادش هلال با ستاره یا دایره گرد می بود، چون تاج شاهان ساسانی، که همواره پایتخت ایران را در عهدی با این نام می شناسیم (شوش) و هلال و ستاره در بعضی از پرچمهای کشورها در پیوند واژه (زرتشت) می باشد. در عهد پس از کاویانی به کاهنان کاویانی(زرتشت ) به معنی کرانه پرست می گفتند که اکنون خود از معنای راستین بی خبرند ، زیرا مغان در عهد مغول ، الهه ماه میانرودان به نام میترا را جایگزین آن کردند و مغ کنار زرتشت نشست. در زبان سغدی (مغ) به معنی ماه است، و اشاره به مغان میترایی دارند که پس از نابودی آخرین شاهان کاویانی پرست ، برای فریفتن ،رخت آیین اشایی بر تن کردن و آیین ازلی بدون هر ایزد را نابود و باور چرکین خود به هزار ایزد را جای مکتب حرکت ازلی نهادند ، و‌ میترا هرگز در پیوند خورشید نیست. (اگ) به معنی خیزش نخستین نور است ، پاره بنیادین (اجم) (اگام) و با پیوستن (میم) به ( اگ) واژه (ماگ) پدید می آید که ریشه واژه (ماجیک)نیز می باشد به معنی جادوگر، جادوگرانی که همواره زیر تیغ عمود شاهنشاهان ایران بودند چون گئومات که پاره بنیادین میترا در نام او پیداست (مات و‌مان به معنی مرگ نور ). (میت یا موت یا مات) به معنی مرگ است و (را) سوی مخالف ( آر‌ و اور)می باشد به معنی مرگ نور ازلی که به آیین مغان مانوی اشاره دارد از همین روی، خشایارشا و دهها شاهنشاه دیگر به مخالفت با این آیین برخاستند و در آیین هندو میترا الهه ماه است و در‌ مصر و میانرودان نیز به معنی خورشید سیاه که اشاره به ماه دارد و در عهد مغول اوستا را پاکسازی و از نو به وارونگی نوشتند از همین روی در شاهنامه فردوسی و اسدی هیچ ازین الهه و ایزدان دیگر که همواره شیپور آخر زمان بر دست دارند یاد نمی شود. واژگان خود بطن آیین را نشان می دهند ، فرقه ها باطنی هستند زیرا برای فریب افکار باید رخی درخشنده و رختی فاخر داشته باشند و همواره میترا را در تصاویر رمی و یونانی می بینیم که تیغ بر گردن گاوی قدرتمند افکنده که نماد یک سرزمین جاودانه است.

@@mariahematian1251 نمونه رمز گشایی واژگان و فهم اسرار ازلی آریایی در کتب استاد سلمان سمیعی به نام اسرار جادوگران واژه راز سر پنهان کلمه زرتشت : گر از زرتشت بزرگ ، نامدارترین جنگجو تاریخ در متون باستانی کلدانی بگذریم ، به نام روحانی آن می رسیم،( در یک فرصت مناسب به این فاتح جهان با همین نام خواهیم پرداخت.) زرتشت ، یک نفر یا یک آیین نبوده است پس از محو دوره کاویان ، به رهبر و راهدار پیروان آیین مرموز (کافیان) زرتشت می گفتند, نامی که ریشه (آر) به تمیزی در آن پیداست. پس از نابودی عهد محو شده کاویانی ، جهان ما به هزاران شاخه تقسیم شد . آنهایی که به باور (ازل پرستی) آریایی یا کاویانی باورمند بودند ، خود را زرتشتی نامیدند. (زار zar) از دو بخش (زا و آر ) تشکیل شده است. (زا) معنی زایندگی و( آر یا اور) به معنی نور ازلی : زاینده نور ازلی. و( تشت ) نیز به معنی پیوستگی است که ریشه آن (ست یا است یا اشت) می باشد، به معنی وجود ، بودن ، پیوستگی ، یا (کرانه) و نماد آن در نقشهای باستانی هلال است که در کنار خدایان دیده می شود و یا بر سر تاج شاهان که نشان (تشت یا اشت) یا (کرانه ) زاینده است که اکنون با هلال ماه اشتباه گرفته می شود. وجه تسمیه (تشت) (شو اش) می باشد. در باور کاویانی ؛از شب(شو) به روز (اش) رسیدن را (شواش) می گفتند ,واژه شش نیز در پیوند این باور است که حد فاصل این دو زمان می باشد ، یک واژه بسیار مهم تا پایان دوره ساسانی. (زرتشت)به مفهوم زاینده نور ازلی، که در نقشهای باستانی (هلال) نماد این واژه است ، مکانی که زاینده نیروییست که سبب پیوستگی می شود. در بخشهای پیشین (کاف و نون )را به گستردگی توضیح دادیم با دانستن آن، راه هموار می شود. اما،( زار zar) ریشه واژگان بذر ، زراعت ، زر در سامی می باشد و (زیره) به معنی دانه نیز در همین پیوند است، و واژه زیرو ziro انگلیسی به معنی صفر و یا آغاز یا دانه هستی بخش نیز در پیوند( زیره) است و برخاسته از مکتب محو شده کافیانی می باشد. و معنای دیگر (زر) ، زرین و درخشنده است در نتیجه به معنای دانه درخشان. (تشت) هم یک واژه بسیار کهنه است که غیر از معنای آیینی ، معنای تشت یا کاسه به خود گرفت ، در نتیجه به معنی تشتی که دانه هستی بخش می پاشاند، و جالب است که در زبان آکادی (زار) به معنی پاشاندن نیز می باشد. به خیزش نور ازلی از جهان پیش از وجود اشاره دارد که نمادش هلال با ستاره یا دایره گرد می بود، چون تاج شاهان ساسانی، که همواره پایتخت ایران را در عهدی با این نام می شناسیم (شوش) و هلال و ستاره در بعضی از پرچمهای کشورها در پیوند واژه (زرتشت) می باشد. در عهد پس از کاویانی به کاهنان کاویانی(زرتشت ) به معنی کرانه پرست می گفتند که اکنون خود از معنای راستین بی خبرند ، زیرا مغان در عهد مغول ، الهه ماه میانرودان به نام میترا را جایگزین آن کردند و مغ کنار زرتشت نشست. در زبان سغدی (مغ) به معنی ماه است، و اشاره به مغان میترایی دارند که پس از نابودی آخرین شاهان کاویانی پرست ، برای فریفتن ،رخت آیین اشایی بر تن کردن و آیین ازلی بدون هر ایزد را نابود و باور چرکین خود به هزار ایزد را جای مکتب حرکت ازلی نهادند ، و‌ میترا هرگز در پیوند خورشید نیست. (اگ) به معنی خیزش نخستین نور است ، پاره بنیادین (اجم) (اگام) و با پیوستن (میم) به ( اگ) واژه (ماگ) پدید می آید که ریشه واژه (ماجیک)نیز می باشد به معنی جادوگر، جادوگرانی که همواره زیر تیغ عمود شاهنشاهان ایران بودند چون گئومات که پاره بنیادین میترا در نام او پیداست (مات و‌مان به معنی مرگ نور ). (میت یا موت یا مات) به معنی مرگ است و (را) سوی مخالف ( آر‌ و اور)می باشد به معنی مرگ نور ازلی که به آیین مغان مانوی اشاره دارد از همین روی، خشایارشا و دهها شاهنشاه دیگر به مخالفت با این آیین برخاستند و در آیین هندو میترا الهه ماه است و در‌ مصر و میانرودان نیز به معنی خورشید سیاه که اشاره به ماه دارد و در عهد مغول اوستا را پاکسازی و از نو به وارونگی نوشتند از همین روی در شاهنامه فردوسی و اسدی هیچ ازین الهه و ایزدان دیگر که همواره شیپور آخر زمان بر دست دارند یاد نمی شود. واژگان خود بطن آیین را نشان می دهند ، فرقه ها باطنی هستند زیرا برای فریب افکار باید رخی درخشنده و رختی فاخر داشته باشند و همواره میترا را در تصاویر رمی و یونانی می بینیم که تیغ بر گردن گاوی قدرتمند افکنده که نماد یک سرزمین جاودانه است.

#جاوید_شاه

توجه افراد شجاع مطالب بخونن اگر خواهان درک حقایق ازلی جهان واسرار ازلی تاریخی مخفی شده و پیدا کردن جواب بسیاری از سوالاتتون هستین کتاب اسرار جادوگران واژه جلد یک و دو و کتاب گیلاموت از استاد سلمان سمیعی بخونین قطعا آدم سابق نخواهید بود و جواب خیلی از سوالاتتون خواهید گرفت کانال تلگرام که میتوتین کتب درش پیدا کنین مغها اجداد فراماسون ها و ایل مناتی ها هستن که در تاریخ با فرقه مخفی مرموز میم شناخته میشدن و بشدت با آیین ازلی آریایی ایران همان زرتشت دشمن بودن تا تونستن دین ززتشت تحریف نابود کردن @Ariyan-arta2 با فهم خواندن مطالب این کتاب دچار بهت حیرت خواهید شد اگه کسی در پیدا کردن کتب مشکل داره بگه تا براش بفرستم داخل تلگرام آدرس تلگرام خودم @tetrakic4

نمونه رمز گشایی واژگان و فهم اسرار ازلی آریایی در کتب استاد سلمان سمیعی به نام اسرار جادوگران واژه راز سر پنهان کلمه زرتشت : گر از زرتشت بزرگ ، نامدارترین جنگجو تاریخ در متون باستانی کلدانی بگذریم ، به نام روحانی آن می رسیم،( در یک فرصت مناسب به این فاتح جهان با همین نام خواهیم پرداخت.) زرتشت ، یک نفر یا یک آیین نبوده است پس از محو دوره کاویان ، به رهبر و راهدار پیروان آیین مرموز (کافیان) زرتشت می گفتند, نامی که ریشه (آر) به تمیزی در آن پیداست. پس از نابودی عهد محو شده کاویانی ، جهان ما به هزاران شاخه تقسیم شد . آنهایی که به باور (ازل پرستی) آریایی یا کاویانی باورمند بودند ، خود را زرتشتی نامیدند. (زار zar) از دو بخش (زا و آر ) تشکیل شده است. (زا) معنی زایندگی و( آر یا اور) به معنی نور ازلی : زاینده نور ازلی. و( تشت ) نیز به معنی پیوستگی است که ریشه آن (ست یا است یا اشت) می باشد، به معنی وجود ، بودن ، پیوستگی ، یا (کرانه) و نماد آن در نقشهای باستانی هلال است که در کنار خدایان دیده می شود و یا بر سر تاج شاهان که نشان (تشت یا اشت) یا (کرانه ) زاینده است که اکنون با هلال ماه اشتباه گرفته می شود. وجه تسمیه (تشت) (شو اش) می باشد. در باور کاویانی ؛از شب(شو) به روز (اش) رسیدن را (شواش) می گفتند ,واژه شش نیز در پیوند این باور است که حد فاصل این دو زمان می باشد ، یک واژه بسیار مهم تا پایان دوره ساسانی. (زرتشت)به مفهوم زاینده نور ازلی، که در نقشهای باستانی (هلال) نماد این واژه است ، مکانی که زاینده نیروییست که سبب پیوستگی می شود. در بخشهای پیشین (کاف و نون )را به گستردگی توضیح دادیم با دانستن آن، راه هموار می شود. اما،( زار zar) ریشه واژگان بذر ، زراعت ، زر در سامی می باشد و (زیره) به معنی دانه نیز در همین پیوند است، و واژه زیرو ziro انگلیسی به معنی صفر و یا آغاز یا دانه هستی بخش نیز در پیوند( زیره) است و برخاسته از مکتب محو شده کافیانی می باشد. و معنای دیگر (زر) ، زرین و درخشنده است در نتیجه به معنای دانه درخشان. (تشت) هم یک واژه بسیار کهنه است که غیر از معنای آیینی ، معنای تشت یا کاسه به خود گرفت ، در نتیجه به معنی تشتی که دانه هستی بخش می پاشاند، و جالب است که در زبان آکادی (زار) به معنی پاشاندن نیز می باشد. به خیزش نور ازلی از جهان پیش از وجود اشاره دارد که نمادش هلال با ستاره یا دایره گرد می بود، چون تاج شاهان ساسانی، که همواره پایتخت ایران را در عهدی با این نام می شناسیم (شوش) و هلال و ستاره در بعضی از پرچمهای کشورها در پیوند واژه (زرتشت) می باشد. در عهد پس از کاویانی به کاهنان کاویانی(زرتشت ) به معنی کرانه پرست می گفتند که اکنون خود از معنای راستین بی خبرند ، زیرا مغان در عهد مغول ، الهه ماه میانرودان به نام میترا را جایگزین آن کردند و مغ کنار زرتشت نشست. در زبان سغدی (مغ) به معنی ماه است، و اشاره به مغان میترایی دارند که پس از نابودی آخرین شاهان کاویانی پرست ، برای فریفتن ،رخت آیین اشایی بر تن کردن و آیین ازلی بدون هر ایزد را نابود و باور چرکین خود به هزار ایزد را جای مکتب حرکت ازلی نهادند ، و‌ میترا هرگز در پیوند خورشید نیست. (اگ) به معنی خیزش نخستین نور است ، پاره بنیادین (اجم) (اگام) و با پیوستن (میم) به ( اگ) واژه (ماگ) پدید می آید که ریشه واژه (ماجیک)نیز می باشد به معنی جادوگر، جادوگرانی که همواره زیر تیغ عمود شاهنشاهان ایران بودند چون گئومات که پاره بنیادین میترا در نام او پیداست (مات و‌مان به معنی مرگ نور ). (میت یا موت یا مات) به معنی مرگ است و (را) سوی مخالف ( آر‌ و اور)می باشد به معنی مرگ نور ازلی که به آیین مغان مانوی اشاره دارد از همین روی، خشایارشا و دهها شاهنشاه دیگر به مخالفت با این آیین برخاستند و در آیین هندو میترا الهه ماه است و در‌ مصر و میانرودان نیز به معنی خورشید سیاه که اشاره به ماه دارد و در عهد مغول اوستا را پاکسازی و از نو به وارونگی نوشتند از همین روی در شاهنامه فردوسی و اسدی هیچ ازین الهه و ایزدان دیگر که همواره شیپور آخر زمان بر دست دارند یاد نمی شود. واژگان خود بطن آیین را نشان می دهند ، فرقه ها باطنی هستند زیرا برای فریب افکار باید رخی درخشنده و رختی فاخر داشته باشند و همواره میترا را در تصاویر رمی و یونانی می بینیم که تیغ بر گردن گاوی قدرتمند افکنده که نماد یک سرزمین جاودانه است.

💙

Be dunbale firstly coment user ..!!! Man ham dar ( in your chanel bst Marzshekan) mibinam...!!🎉🎉🎉❤❤❤❤😂😂😂😂😊😊😊 Hezaran Drood-o-sepass..

Kolan ( Frme issa-massih born in the world's)...!! first 3 Maughan vojud dashteh-and. After jadugarani ( Edamh rahe Zmane H.Davood Sulyman nabi) Bojud dashteh..😢😢😢😮😮😮. Now repeat 3 Maughan in the world's ( Zendeh kh-hand kard). 1- Pendar Nike. 2- Guftar Nike. 3- kerdar Nike.. 🎉🎉🎉❤❤❤❤❤ Full Like fore administration mohtaram. bst , excellent, perfect 👌 👍 🥰 💞 👏 😍 video clip ke zahmat keshideh-eeid.

تلفظش به زبان آرامی میشه : ܒܹܝܬ ܠܚܹܡ (beyt lḥem) بِ یْ تْ لْ حِ م

این کلمه با تلفظ‌های مختلفی بیان می‌شود. عربی، انگلیسی، عبری و... ما تلفظ انگلیسی را بیان کردیم.

@@MARZSHEKAN تلفظ غربی بِت لِهِم از دو واژه ساخته شده است ؛ یکی بیت به معنای خانه و دیگری لِحِم به معنای نان. اما در زبان عربی لَحم به معنای گوشت می باشد و در بعضی لهجه های زبان عربی به معنای ماهی می باشد، لذا این نام در زبان عربی به معنای خانه گوشت یا خانه ماهی است. اما ریشه و معنای اصلی این نام هنوز بطور دقیق تعیین و تعریف نشده اند. باور این حقیر بر این است که این نام از سه واژه به زبان فارسی ساخته شده است، بصورت زیر : be thlehe m : بی تله م. بی یعنی بدونِ و تله به معنای دام یا مکر و حیله و ریا و یا گناه . پسوند م دو معنا دارد ؛ یکی هستم و دیگری نشانه صفت ملکی اول شخص مفرد . الف - معنای اول از دیدگاه گوینده : من بدون دام یا بی مکر و حیله و یا بی ریا و بی گناه می باشم. ب - معنای دوم از دیدگاه صاحب یا دارنده : بی دام و بی مکر و حیله و یا بی ریا و بی گناهِ من. معنی الف از دیدگاه ایسا مسیح به عنوان بی گناه. معنی دوم از دیدگاه خداوند متعال و صاحب و مالک و یا دارنده مسیح.

دوست عزیز تلفظ هر کلمه ای به طرز گویش زمان خودش بستگی داره که معنی و مفهوم و مهمتر آهنگ زیبا میده مثلا تلفظ خورشید خوراسان (xwarasan)‏ در زبان پهلوی ساسانی ، یا در پهلوی اشکانی هوراسان ‏(hwarasan) است ولی آیا الان میشه گفت درتش اینه اینو بگیم

Hi, my users have not good speaking, coment ( Iradetan) My chanel Marzshekan ra Naraht kardeh and ) Bravid tahghigh Language-haye mukhtalef after Coment bugzarid.. Hata dar googled Rahat benvis (,After Pay mibarid je ) Marzshekan Mehraban-neman. Be durusti biyan kardeh-and.

Shaitan be zabane Ebi drust-tar ast. Monta-ha Language-haye mukhtalef . Nevsht-dari mushkel khandeh mishavad. Iranian country's bit-allahm migan. Be zabane Ebri, Biyt-lakhm neveshteh mishavad. Drustesh hamin ast. Iranian country's ( Biyt-aal-lahm). Nevesht mishavad.

Perfect 👌 👍 🥰 💞 👌 👍 🥰

درود دوست عزیز 🙏🏼 شما به ما لطف دارید. سپاسگزاریم از همراهی همیشگیتون 💙

Same to you to user mohtaram 🎉🎉🎉❤❤❤

توجه افراد شجاع مطالب بخونن اگر خواهان درک حقایق ازلی جهان واسرار ازلی تاریخی مخفی شده و پیدا کردن جواب بسیاری از سوالاتتون هستین کتاب اسرار جادوگران واژه جلد یک و دو و کتاب گیلاموت از استاد سلمان سمیعی بخونین قطعا آدم سابق نخواهید بود و جواب خیلی از سوالاتتون خواهید گرفت کانال تلگرام که میتوتین کتب درش پیدا کنین مغها اجداد فراماسون ها و ایل مناتی ها هستن که در تاریخ با فرقه مخفی مرموز میم شناخته میشدن و بشدت با آیین ازلی آریایی ایران همان زرتشت دشمن بودن تا تونستن دین ززتشت تحریف نابود کردن @Ariyan-arta2 با فهم خواندن مطالب این کتاب دچار بهت حیرت خواهید شد اگه کسی در پیدا کردن کتب مشکل داره بگه تا براش بفرستم داخل تلگرام آدرس تلگرام خودم @tetrakic4

نمونه رمز گشایی واژگان و فهم اسرار ازلی آریایی در کتب استاد سلمان سمیعی به نام اسرار جادوگران واژه راز سر پنهان کلمه زرتشت : گر از زرتشت بزرگ ، نامدارترین جنگجو تاریخ در متون باستانی کلدانی بگذریم ، به نام روحانی آن می رسیم،( در یک فرصت مناسب به این فاتح جهان با همین نام خواهیم پرداخت.) زرتشت ، یک نفر یا یک آیین نبوده است پس از محو دوره کاویان ، به رهبر و راهدار پیروان آیین مرموز (کافیان) زرتشت می گفتند, نامی که ریشه (آر) به تمیزی در آن پیداست. پس از نابودی عهد محو شده کاویانی ، جهان ما به هزاران شاخه تقسیم شد . آنهایی که به باور (ازل پرستی) آریایی یا کاویانی باورمند بودند ، خود را زرتشتی نامیدند. (زار zar) از دو بخش (زا و آر ) تشکیل شده است. (زا) معنی زایندگی و( آر یا اور) به معنی نور ازلی : زاینده نور ازلی. و( تشت ) نیز به معنی پیوستگی است که ریشه آن (ست یا است یا اشت) می باشد، به معنی وجود ، بودن ، پیوستگی ، یا (کرانه) و نماد آن در نقشهای باستانی هلال است که در کنار خدایان دیده می شود و یا بر سر تاج شاهان که نشان (تشت یا اشت) یا (کرانه ) زاینده است که اکنون با هلال ماه اشتباه گرفته می شود. وجه تسمیه (تشت) (شو اش) می باشد. در باور کاویانی ؛از شب(شو) به روز (اش) رسیدن را (شواش) می گفتند ,واژه شش نیز در پیوند این باور است که حد فاصل این دو زمان می باشد ، یک واژه بسیار مهم تا پایان دوره ساسانی. (زرتشت)به مفهوم زاینده نور ازلی، که در نقشهای باستانی (هلال) نماد این واژه است ، مکانی که زاینده نیروییست که سبب پیوستگی می شود. در بخشهای پیشین (کاف و نون )را به گستردگی توضیح دادیم با دانستن آن، راه هموار می شود. اما،( زار zar) ریشه واژگان بذر ، زراعت ، زر در سامی می باشد و (زیره) به معنی دانه نیز در همین پیوند است، و واژه زیرو ziro انگلیسی به معنی صفر و یا آغاز یا دانه هستی بخش نیز در پیوند( زیره) است و برخاسته از مکتب محو شده کافیانی می باشد. و معنای دیگر (زر) ، زرین و درخشنده است در نتیجه به معنای دانه درخشان. (تشت) هم یک واژه بسیار کهنه است که غیر از معنای آیینی ، معنای تشت یا کاسه به خود گرفت ، در نتیجه به معنی تشتی که دانه هستی بخش می پاشاند، و جالب است که در زبان آکادی (زار) به معنی پاشاندن نیز می باشد. به خیزش نور ازلی از جهان پیش از وجود اشاره دارد که نمادش هلال با ستاره یا دایره گرد می بود، چون تاج شاهان ساسانی، که همواره پایتخت ایران را در عهدی با این نام می شناسیم (شوش) و هلال و ستاره در بعضی از پرچمهای کشورها در پیوند واژه (زرتشت) می باشد. در عهد پس از کاویانی به کاهنان کاویانی(زرتشت ) به معنی کرانه پرست می گفتند که اکنون خود از معنای راستین بی خبرند ، زیرا مغان در عهد مغول ، الهه ماه میانرودان به نام میترا را جایگزین آن کردند و مغ کنار زرتشت نشست. در زبان سغدی (مغ) به معنی ماه است، و اشاره به مغان میترایی دارند که پس از نابودی آخرین شاهان کاویانی پرست ، برای فریفتن ،رخت آیین اشایی بر تن کردن و آیین ازلی بدون هر ایزد را نابود و باور چرکین خود به هزار ایزد را جای مکتب حرکت ازلی نهادند ، و‌ میترا هرگز در پیوند خورشید نیست. (اگ) به معنی خیزش نخستین نور است ، پاره بنیادین (اجم) (اگام) و با پیوستن (میم) به ( اگ) واژه (ماگ) پدید می آید که ریشه واژه (ماجیک)نیز می باشد به معنی جادوگر، جادوگرانی که همواره زیر تیغ عمود شاهنشاهان ایران بودند چون گئومات که پاره بنیادین میترا در نام او پیداست (مات و‌مان به معنی مرگ نور ). (میت یا موت یا مات) به معنی مرگ است و (را) سوی مخالف ( آر‌ و اور)می باشد به معنی مرگ نور ازلی که به آیین مغان مانوی اشاره دارد از همین روی، خشایارشا و دهها شاهنشاه دیگر به مخالفت با این آیین برخاستند و در آیین هندو میترا الهه ماه است و در‌ مصر و میانرودان نیز به معنی خورشید سیاه که اشاره به ماه دارد و در عهد مغول اوستا را پاکسازی و از نو به وارونگی نوشتند از همین روی در شاهنامه فردوسی و اسدی هیچ ازین الهه و ایزدان دیگر که همواره شیپور آخر زمان بر دست دارند یاد نمی شود. واژگان خود بطن آیین را نشان می دهند ، فرقه ها باطنی هستند زیرا برای فریب افکار باید رخی درخشنده و رختی فاخر داشته باشند و همواره میترا را در تصاویر رمی و یونانی می بینیم که تیغ بر گردن گاوی قدرتمند افکنده که نماد یک سرزمین جاودانه است.

واقعاً هستند ؟

توصیه میکنم کتاب اسرار جادوگران واژه جلد یک و دو و کتاب گیلاموت از استاد سلمان سمیعی بخونین سه تا از بهترین کتبی هست که خوندم ومطمئن باشین از خوندنشون پشیمان نمیشید بلکه برعکس خیلی مفاهیم ورازه واژه ها رو میفهمین وقطعا جواب بسیاری از سوالاتتون میگیرین اسرار مخفی نهان تاریخ راز رمز نام ها و واژگان رمز گشایی شاهنامه و بسیار اسراردیگر مانند تمدن جهانی آریایی که قبل ازسیل بزرگ کل زمین تحت سیطره داشتن مغ در سغدی یعنی ماه مغ ها اجداد فراماسون ها و ایل مناتی ها ی امروزن یا همان فرقه میم مخفی مرموز تاریخ هستن @Ariyan-arta2 اگه کسی در پیدا کردن کتب مشکل داره بگه تا براش بفرستم داخل تلگرام آدرس تلگرام خودم @tetrakic4 بعداز خواندن این کتب دیگر انسان قبلی نخواهید بود اسرار گران از تاریخ ایران را خواهید فهمید اسراری مگو و پنهان مخفی شده

توصیه میکنم کتاب اسرار جادوگران واژه جلد یک و دو و کتاب گیلاموت از استاد سلمان سمیعی بخونین سه تا از بهترین کتبی هست که خوندم ومطمئن باشین از خوندنشون پشیمان نمیشید بلکه برعکس خیلی مفاهیم ورازه واژه ها رو میفهمین وقطعا جواب بسیاری از سوالاتتون میگیرین اسرار مخفی نهان تاریخ راز رمز نام ها و واژگان رمز گشایی شاهنامه و بسیار اسراردیگر مانند تمدن جهانی آریایی که قبل ازسیل بزرگ کل زمین تحت سیطره داشتن مغ در سغدی یعنی ماه مغ ها اجداد فراماسون ها و ایل مناتی ها ی امروزن یا همان فرقه میم مخفی مرموز تاریخ هستن @Ariyan-arta2 اگه کسی در پیدا کردن کتب مشکل داره بگه تا براش بفرستم داخل تلگرام آدرس تلگرام خودم @tetrakic4 بعداز خواندن این کتب دیگر انسان قبلی نخواهید بود اسرار گران از تاریخ ایران را خواهید فهمید اسراری مگو و پنهان مخفی شده

نمونه رمز گشایی واژگان و فهم اسرار ازلی آریایی در کتب استاد سلمان سمیعی به نام اسرار جادوگران واژه راز سر پنهان کلمه زرتشت : گر از زرتشت بزرگ ، نامدارترین جنگجو تاریخ در متون باستانی کلدانی بگذریم ، به نام روحانی آن می رسیم،( در یک فرصت مناسب به این فاتح جهان با همین نام خواهیم پرداخت.) زرتشت ، یک نفر یا یک آیین نبوده است پس از محو دوره کاویان ، به رهبر و راهدار پیروان آیین مرموز (کافیان) زرتشت می گفتند, نامی که ریشه (آر) به تمیزی در آن پیداست. پس از نابودی عهد محو شده کاویانی ، جهان ما به هزاران شاخه تقسیم شد . آنهایی که به باور (ازل پرستی) آریایی یا کاویانی باورمند بودند ، خود را زرتشتی نامیدند. (زار zar) از دو بخش (زا و آر ) تشکیل شده است. (زا) معنی زایندگی و( آر یا اور) به معنی نور ازلی : زاینده نور ازلی. و( تشت ) نیز به معنی پیوستگی است که ریشه آن (ست یا است یا اشت) می باشد، به معنی وجود ، بودن ، پیوستگی ، یا (کرانه) و نماد آن در نقشهای باستانی هلال است که در کنار خدایان دیده می شود و یا بر سر تاج شاهان که نشان (تشت یا اشت) یا (کرانه ) زاینده است که اکنون با هلال ماه اشتباه گرفته می شود. وجه تسمیه (تشت) (شو اش) می باشد. در باور کاویانی ؛از شب(شو) به روز (اش) رسیدن را (شواش) می گفتند ,واژه شش نیز در پیوند این باور است که حد فاصل این دو زمان می باشد ، یک واژه بسیار مهم تا پایان دوره ساسانی. (زرتشت)به مفهوم زاینده نور ازلی، که در نقشهای باستانی (هلال) نماد این واژه است ، مکانی که زاینده نیروییست که سبب پیوستگی می شود. در بخشهای پیشین (کاف و نون )را به گستردگی توضیح دادیم با دانستن آن، راه هموار می شود. اما،( زار zar) ریشه واژگان بذر ، زراعت ، زر در سامی می باشد و (زیره) به معنی دانه نیز در همین پیوند است، و واژه زیرو ziro انگلیسی به معنی صفر و یا آغاز یا دانه هستی بخش نیز در پیوند( زیره) است و برخاسته از مکتب محو شده کافیانی می باشد. و معنای دیگر (زر) ، زرین و درخشنده است در نتیجه به معنای دانه درخشان. (تشت) هم یک واژه بسیار کهنه است که غیر از معنای آیینی ، معنای تشت یا کاسه به خود گرفت ، در نتیجه به معنی تشتی که دانه هستی بخش می پاشاند، و جالب است که در زبان آکادی (زار) به معنی پاشاندن نیز می باشد. به خیزش نور ازلی از جهان پیش از وجود اشاره دارد که نمادش هلال با ستاره یا دایره گرد می بود، چون تاج شاهان ساسانی، که همواره پایتخت ایران را در عهدی با این نام می شناسیم (شوش) و هلال و ستاره در بعضی از پرچمهای کشورها در پیوند واژه (زرتشت) می باشد. در عهد پس از کاویانی به کاهنان کاویانی(زرتشت ) به معنی کرانه پرست می گفتند که اکنون خود از معنای راستین بی خبرند ، زیرا مغان در عهد مغول ، الهه ماه میانرودان به نام میترا را جایگزین آن کردند و مغ کنار زرتشت نشست. در زبان سغدی (مغ) به معنی ماه است، و اشاره به مغان میترایی دارند که پس از نابودی آخرین شاهان کاویانی پرست ، برای فریفتن ،رخت آیین اشایی بر تن کردن و آیین ازلی بدون هر ایزد را نابود و باور چرکین خود به هزار ایزد را جای مکتب حرکت ازلی نهادند ، و‌ میترا هرگز در پیوند خورشید نیست. (اگ) به معنی خیزش نخستین نور است ، پاره بنیادین (اجم) (اگام) و با پیوستن (میم) به ( اگ) واژه (ماگ) پدید می آید که ریشه واژه (ماجیک)نیز می باشد به معنی جادوگر، جادوگرانی که همواره زیر تیغ عمود شاهنشاهان ایران بودند چون گئومات که پاره بنیادین میترا در نام او پیداست (مات و‌مان به معنی مرگ نور ). (میت یا موت یا مات) به معنی مرگ است و (را) سوی مخالف ( آر‌ و اور)می باشد به معنی مرگ نور ازلی که به آیین مغان مانوی اشاره دارد از همین روی، خشایارشا و دهها شاهنشاه دیگر به مخالفت با این آیین برخاستند و در آیین هندو میترا الهه ماه است و در‌ مصر و میانرودان نیز به معنی خورشید سیاه که اشاره به ماه دارد و در عهد مغول اوستا را پاکسازی و از نو به وارونگی نوشتند از همین روی در شاهنامه فردوسی و اسدی هیچ ازین الهه و ایزدان دیگر که همواره شیپور آخر زمان بر دست دارند یاد نمی شود. واژگان خود بطن آیین را نشان می دهند ، فرقه ها باطنی هستند زیرا برای فریب افکار باید رخی درخشنده و رختی فاخر داشته باشند و همواره میترا را در تصاویر رمی و یونانی می بینیم که تیغ بر گردن گاوی قدرتمند افکنده که نماد یک سرزمین جاودانه است.

درود بر شما 🙏🏼 حمله مسلمانان به ایران، در دوران پادشاهی ساسانی رخ داد. در زمان پادشاهی ساسانی، بخش‌هایی از شمال غربی هند تحت نفوذ ساسانیان بود، اما این مناطق به طور کامل جزو قلمروی ساسانیان محسوب نمی‌شدند و ساسانیان با حکومت‌های محلی آنها روابط تجاری و سیاسی داشتند. سپاس از همراهیتون 🙏🏼

Hi administration, username mohtaram and ( Pishgueei shudeh dar chand ta az city's in Iranian cuntry) Durane zartusht zendeh khahand 🎉🎉🎉❤❤❤❤😂😂😂😂shud. Hezaran Drood-o-sepass bar har dunstan. Bst IQ Baleei ke darid..roushangarane mane admin 😑 😒 🙄 😂 🤣 😐 🎉🎉🎉❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

درود بر شما دوست عزیز🙏🏼 شاید اشتباه متوجه شدید، چون زرتشتیان به دلیل اعتقاداتی که دارند و قداستی که برای عناصر ( آب، خاک، آتش و هوا ) قائل هستند، مقبره برپا نمی‌کردند و اجساد را بر بالای تپه‌ای بلند در فضایی به نام دخمه قرار می‌دادند تا اجساد توسط پرندگان و نور خورشید تجزیه شوند. سپس استخوان‌ها را منتقل می‌کردند.

Excellent my administration 👏 👍 😀 👌 😄 🙌 👏 👍 😀 🎉🎉❤❤❤❤❤. Hezaran Drood-o-sepass , brave 🍸 ⏸️ 🧼 ⏭️ bar daneshe Marzshekan 🎉🎉🎉🎉❤❤❤❤

Excellent my users 👏 👍 👌 😀 🙌 😊 🎉❤

Perfect 👌 👍 🥰 💞 👌 👍

با سلام ، سوالی داشتم ، ظاهرا شما ادبیات و دستور زبان پارسی تسلط دارید و لذا در گذاشتن کامنت یا پیام سلام هم بلد هستید ؟ با احترام ( پوما یا سوما ) که در کامنتون ازش اسم بردید در کدام قسمت ویدیو خانم سوگند از این کلمات اسم برده و اگر اسم نبرده بهتر نیست یگ کانال خودتون باز کنید ؟

دومین چی شد پس همینطور سلام

چرا متوجه نیستید که اسامی در زبان های مختلف تلفظ های مختلف دارن ؟ الان تو زبان انگلیسی نام زرتشت رو میگن Zarathushtra ولی این اصلا شبیه چیزی نیست که ما تلفظ میکنیم .

@@hosseinjon-pb2uj حرف د و پ کنار هم هستند دستم خرد روی پ ، دوما ایراد بنی اسرائیلی نگیر برو سر اصل محتوا ، سوما داره فارسی حرف میزنم پس تلفظ هم باید فارسی باشه و زردشت بگوید و هی نگه دین زردشت ، زردشت آیین بوده و خود شخص زردشت هم معلم بوده پیامبر نبوده ، چهارم ، چون از روی بیسوادی و دروغ و نا آگاهی برنامه می‌سازید درود نگفتم ، ما ایرانیها همیشه درود می‌فرستیم ، یهودیها و بهاییها و سیدها و جمهوری متعفن اسلامی سلام میگویند زیرا عربی و از ریشه سلم به معنی تسلیم شدن مطلق است نه در برابر خدایان بلکه در برابر متجاوزین حرام زاده پست فطرت که ۱۴۰۰ سال پیش حمله کردند و باید در برابر آنها ایرانیها بزانو در می آمدند تا جانشان در امان باشه لذا سلام حواله خودتان .جاوید باد درفش کاویانی و قوم آریایی ایران زمین و نابود باد دشمنان فرومایه ایران زمین .

۱۴۰۰ سال پیش که به ایران حمله کردند