از شنیدن این قطعه سیر نمیشه شد ،چقدر توانایی فوقالعاده در درک و فهمیدن خود و عادات و ضمیر ناخودآگاه انسان را به زبانی شیرین و روان برای شنونده فراهم کردن ❤
@nozhanrashidiasl822212 күн бұрын
زیباست❤
@esmaeilrostami9556 ай бұрын
سپاسگزارم
@mariamhamidy2503 Жыл бұрын
واقعا سعر زیبا عالی اموزنده و پخته درود به شاعر گرانمایه معینی کرمانشاهی 🙏❤
@saghis34217 ай бұрын
واااي عالي 🕊️
@hamsarjoon7 жыл бұрын
آستاد گرامی سروده بسیار زیبا و استخوان دار و ژرفی بود. برایتان آرزوی شادی و تندرستی روزافزون را دارم
@user-hg3qs7cg4m2 жыл бұрын
اصل توحیدرا زیبابه نظم دراورده جناب استاد👏👏🌹
@dianaghasemi35362 жыл бұрын
بسیار عالی، بسیار متین،بسیار دلنشین......
@sadeghizadmehr59919 ай бұрын
باسلام.درصورت امکان شعر بسیار زیبای خلیج فارس ازاستادگرانقد معینی کرمانشاهی را به یادگار بگذارید🌹
@shahzadmshahzad25243 жыл бұрын
ای جان.....پــــرده پــــرده آنـــقـدر از هـم دریــدم خویــش را
Hello, name is spelled wrong here, correct is (Rahim) Moeini Kermanshahi. Thank you for posting this! It's one of my favorite poems of the maestro, but all of them are so special...
@kamOstadi10 жыл бұрын
استاد بزرگ جناب آقای معینی گرمانشاهی : چندیست از شما خبری نیست، طرفداران شما مشتاق شنیدن صدای پ...درانه شما هستند، با شعری ، کلامی، گپی، سخنی، پندی، گفتاری دوستارانتان و پیروانتان را مفتخر فرمائید. از پروردگار آرزوی قدرت و توانائی برای ادامه کارتان در "شاهکار" و آرزوی تندرستی برایتان داریم
@ihinbjbk36096 жыл бұрын
پرده پرده آنقدر از هم دریدم خویش را تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را خویش خویش من هم اکنون از در صلح آمدست جمله گوش از غیر ببستم تا شنیدم خویش را خویش خویش من مرا و هرچه من ها بود سوخت کشتم او را و زخاکش پروریدم خویش را معنی این خویش را از خویش خویش خود بپرس خویش بینی را گزیدم تا گزیدم خویش را می شدم ساقی شدم ساغر شدم مستی شدم تا زتاکستان هستی خوشه چیدم خویش را سردی کاشانه را با آه گرمی داده ام راه برخورشید بستم تا شنیدم خویش را اشک و من با یک ترازو قدر هم بشناختیم ارزش من بین که با گوهر کشیدم خویش را پرده داران زمانها چوب حراجم زدند دست اول تا برامد خود خریدم خویش را بزم سازان جهان می از سبوی پر زنند چون تهی پیمانه بودم سرکشیدم خویش را شمعم و با سوختن تا آخرین دم زنده ام قطره قطره سوختم تا آفریدم خویش را هوي هوي بزم درويشان كرمانشه خوش است چون به دالاهو رسيدم ، وارسيدم خويش را