وقتی پروژه مورتال کامبت رو تموم کرد گفت ویدیوی بعدی داستان سایبرپانکه😂😂

شرف بر درودت❤

همچنان میگم راوی جان ویدئو سایپرپانک اینو نساز

راوی داره می‌ره سربازی.

کنارتم برادر

🤔 جالبه‌ها ولی خب کانال گیم‌تئوری که قبلا چکش میکردم خیلی هوا میزنه. یه چیزای عجیب غریبی میگه که ... من خودم اعصابم خورد میشد از بعضی حرفاش 😂😂 هرچند آدم جرئت نمیکنه این چیزا رو سر بازیهای رمدی کنار بذاره

@@KomputerKa تئوری سه بخش اصلی داره اولی یه دیالوگ از دیلن و دومی نظریات یانگ درباره روانشناسی و سومی شخصیت و زندگی جسی در کل ۶ بار میشه با دیلن صحبت کرد ۵ بار داره از خواب هاش تعریف می کنه و همه به یه شکلی حقیقت دارند توی مکالمات این جملات رو میگه I want to tell you about a dream I had last night. I was back in Ordinary before all of this happened. But in the dream I was alone. It was just me. I was the only child... A girl. My name was Jesse Dylan Faden. H‌ave you ever noticed that our names Jesse Dylan they could be girls' names, boys' names... Could be anything. Don't you find that weird? I find that weird. در جا های مختلف بازی مشخص میشه که بازی از نظریات کارل یانگ الهام گرفته. از نظر یانگ انسان ها در نا خود آگاهشون چیزی به نام انیما و انیموس دارند. انیما برای مرد ها و انیموس برای زن هاست. این دو جنسیتی مخالف جنسیت خود فرد دارند. هر انسان یه بخش دیگه ای هم در نا خودآگاهش داره سایه. سایه بخشی از فرده که خودآگاه هیچ اطلاعی از اون نداره. براساس نظریات یانگ سایه حتما چیز بدی نیست بلکه بخشی از شخصیت فرده که پنهان و نادیده گرفته شده. اگر خودآگاه با ناخودآگاه مواجه بشه مثل اینه که روی سایه نور بندازی و اون کوچیک و کوچیک تر میشه اما اگه با سایه مواجه نشه سایه بزرگ تر سیاه تر قوی تر میشه. جسی کودکی خوبی نداشته. بر اساس یکی از مکالماتی که جسی با روانشناس داشته این دیالوگ ها گفته میشه روانشناس با + و جسی با - نشون میدم + A dump is a place for lost things. Things that have been thrown away. Did you ever feel in that when you were growing up Jesse? - What? No... ... ...yes but that has nothing to do جسی اصلا کودکی خوبی نداشته احساس می کرده که مثل زباله دور انداخته شده. طبق برگه هایی که تو بازی پیدا میشه جسی مدت زیادی رو توی اون محل تخلیه زباله می گذرانده و حتی یک تجربه نزدیک به مرگ داشته. زندگی جسی پر از تراما بوده. جسی برای زندگی تو همچین موقعیت قطعا باید خیلی چیز ها رو سرکوب می کرده خیلی از احساسات رو. اون با اینکار سایه رو قوی تر و قوی تر کرد. سایه با اینکه توسط خودآگاه شناخته شده نیست اما با این حال اثرش رو بر روی خودآگاه می‌زاره. کلمه ای که خود یانگ استفاده می کرد schattenprojektton بود که به انگلیسی میشه Shadow projection در روانشناسی projection به معنی اینه که: دیدن یک نقص اخلاقی مشاهده شده در خودتان در شخص دیگری، بدون توجه به اینکه آیا واقعاً وجود دارد یا نه. پروژکتوری که جسی پیدا کرده بود می تونست در هایی به دنیا های دیگه باز کنه یا شاید حتی دنیا های جدید خلق کنه. چی میشه اگه فقط به همین محدود نباشه. جسی در وضعیت بدی احساسی باعث ایجاد یه AWE شده در حالی که زندگی پر از ترامایی داشت. چی میشه اگه وقتی که جسی با پروژکتور کار کرده بود اون پروژکتور سایه جسی رو از اون گرفته بود و اون رو project کرده بود و اون تبدیل به دیلن شده بود. توی یکی از مکالمات جسی با روانشناس جسی قبول می کنه که احساس می کنه یه تیکه از خودش گم شده. جسی فکر می کنه اون تیکه پولاریسه اما اون تیکه می اونه دیلن باشه تیکه از انیموس و سایه جسی که توسط پروژکتور ازش گرفته شده و جسم فیزیکی پیدا کرده. در انتهای بازی دیلن به کما می‌ره این می اونه به این خاطر باشه که هیس از وجودش خارج شده یا می اونه به این دلیل باشه که کسی با ترس، با خشمش، با نیاز برای کنترل کردنش مقابله کرده و این باعث شده که ضعیف بشه. احساس می کنم یکم زیاد نوشتم. 😅

​@@KomputerKa تئوری سه بخش اصلی داره اولی یه دیالوگ از دیلن و دومی نظریات یانگ درباره روانشناسی و سومی شخصیت و زندگی جسی در کل ۶ بار میشه با دیلن صحبت کرد ۵ بار داره از خواب هاش تعریف می کنه و همه به یه شکلی حقیقت دارند توی مکالمات این جملات رو میگه I want to tell you about a dream I had last night. I was back in Ordinary before all of this happened. But in the dream I was alone. It was just me. I was the only child... A girl. My name was Jesse Dylan Faden. H‌ave you ever noticed that our names Jesse Dylan they could be girls' names, boys' names... Could be anything. Don't you find that weird? I find that weird. در جا های مختلف بازی مشخص میشه که بازی از نظریات کارل یانگ الهام گرفته. از نظر یانگ انسان ها در نا خود آگاهشون چیزی به نام انیما و انیموس دارند. انیما برای مرد ها و انیموس برای زن هاست. این دو جنسیتی مخالف جنسیت خود فرد دارند. هر انسان یه بخش دیگه ای هم در نا خودآگاهش داره سایه. سایه بخشی از فرده که خودآگاه هیچ اطلاعی از اون نداره. براساس نظریات یانگ سایه حتما چیز بدی نیست بلکه بخشی از شخصیت فرده که پنهان و نادیده گرفته شده. اگر خودآگاه با ناخودآگاه مواجه بشه مثل اینه که روی سایه نور بندازی و اون کوچیک و کوچیک تر میشه اما اگه با سایه مواجه نشه سایه بزرگ تر سیاه تر قوی تر میشه. جسی کودکی خوبی نداشته. بر اساس یکی از مکالماتی که جسی با روانشناس داشته این دیالوگ ها گفته میشه روانشناس با + و جسی با - نشون میدم + A dump is a place for lost things. Things that have been thrown away. Did you ever feel in that when you were growing up Jesse? - What? No... ... ...yes but that has nothing to do جسی اصلا کودکی خوبی نداشته احساس می کرده که مثل زباله دور انداخته شده. طبق برگه هایی که تو بازی پیدا میشه جسی مدت زیادی رو توی اون محل تخلیه زباله می گذرانده و حتی یک تجربه نزدیک به مرگ داشته. زندگی جسی پر از تراما بوده. جسی برای زندگی تو همچین موقعیت قطعا باید خیلی چیز ها رو سرکوب می کرده خیلی از احساسات رو. اون با اینکار سایه رو قوی تر و قوی تر کرد. سایه با اینکه توسط خودآگاه شناخته شده نیست اما با این حال اثرش رو بر روی خودآگاه می‌زاره. کلمه ای که خود یانگ استفاده می کرد schattenprojektton بود که به انگلیسی میشه Shadow projection projection در روانشناسی به معنی اینه که: دیدن یک نقص اخلاقی مشاهده شده در خودتان در شخص دیگری، بدون توجه به اینکه آیا واقعاً وجود دارد یا نه. پروژکتوری که جسی پیدا کرده بود می تونست در هایی به دنیا های دیگه باز کنه یا شاید حتی دنیا های جدید خلق کنه. چی میشه اگه فقط به همین محدود نباشه. جسی در وضعیت بدی احساسی باعث ایجاد یه AWE شده در حالی که زندگی پر از ترامایی داشت. چی میشه اگه وقتی که جسی با پروژکتور کار کرده بود اون پروژکتور سایه جسی رو از اون گرفته بود و اون رو project کرده بود و اون تبدیل به دیلن شده بود. توی یکی از مکالمات جسی با روانشناس جسی قبول می کنه که احساس می کنه یه تیکه از خودش گم شده. جسی فکر می کنه اون تیکه پولاریسه اما اون تیکه می اونه دیلن باشه تیکه از انیموس و سایه جسی که توسط پروژکتور ازش گرفته شده و جسم فیزیکی پیدا کرده. در انتهای بازی دیلن به کما می‌ره این می اونه به این خاطر باشه که هیس از وجودش خارج شده یا می اونه به این دلیل باشه که کسی با ترس، با خشمش، با نیاز برای کنترل کردنش مقابله کرده و این باعث شده که ضعیف بشه. احساس می کنم یکم زیاد نوشتم معذرت می خوام اگه وقت زیادی برد😅

@@KomputerKa تئوری سه بخش اصلی داره اولی یه دیالوگ از دیلن و دومی نظریات یانگ درباره روانشناسی و سومی شخصیت و زندگی جسی در کل ۶ بار میشه با دیلن صحبت کرد ۵ بار داره از خواب هاش تعریف می کنه و همه به یه شکلی حقیقت دارند توی مکالمات این جملات رو میگه I want to tell you about a dream I had last night. I was back in Ordinary before all of this happened. But in the dream I was alone. It was just me. I was the only child... A girl. My name was Jesse Dylan Faden. H‌ave you ever noticed that our names Jesse Dylan they could be girls' names, boys' names... Could be anything. Don't you find that weird? I find that weird. در جا های مختلف بازی مشخص میشه که بازی از نظریات کارل یانگ الهام گرفته. از نظر یانگ انسان ها در نا خود آگاهشون چیزی به نام انیما و انیموس دارند. انیما برای مرد ها و انیموس برای زن هاست. این دو جنسیتی مخالف جنسیت خود فرد دارند. هر انسان یه بخش دیگه ای هم در نا خودآگاهش داره سایه. سایه بخشی از فرده که خودآگاه هیچ اطلاعی از اون نداره. براساس نظریات یانگ سایه حتما چیز بدی نیست بلکه بخشی از شخصیت فرده که پنهان و نادیده گرفته شده. اگر خودآگاه با ناخودآگاه مواجه بشه مثل اینه که روی سایه نور بندازی و اون کوچیک و کوچیک تر میشه اما اگه با سایه مواجه نشه سایه بزرگ تر سیاه تر قوی تر میشه. جسی کودکی خوبی نداشته. بر اساس یکی از مکالماتی که جسی با روانشناس داشته این دیالوگ ها گفته میشه روانشناس با + و جسی با - نشون میدم + A dump is a place for lost things. Things that have been thrown away. Did you ever feel in that when you were growing up Jesse? - What? No... ... ...yes but that has nothing to do جسی اصلا کودکی خوبی نداشته احساس می کرده که مثل زباله دور انداخته شده. طبق برگه هایی که تو بازی پیدا میشه جسی مدت زیادی رو توی اون محل تخلیه زباله می گذرانده و حتی یک تجربه نزدیک به مرگ داشته. زندگی جسی پر از تراما بوده. جسی برای زندگی تو همچین موقعیت قطعا باید خیلی چیز ها رو سرکوب می کرده خیلی از احساسات رو. اون با اینکار سایه رو قوی تر و قوی تر کرد. سایه با اینکه توسط خودآگاه شناخته شده نیست اما با این حال اثرش رو بر روی خودآگاه می‌زاره. کلمه ای که خود یانگ استفاده می کرد schattenprojektton بود که به انگلیسی میشه Shadow projection در روانشناسی projection به معنی اینه که: دیدن یک نقص اخلاقی مشاهده شده در خودتان در شخص دیگری، بدون توجه به اینکه آیا واقعاً وجود دارد یا نه. پروژکتوری که جسی پیدا کرده بود می تونست در هایی به دنیا های دیگه باز کنه یا شاید حتی دنیا های جدید خلق کنه. چی میشه اگه فقط به همین محدود نباشه. جسی در وضعیت بدی احساسی باعث ایجاد یه AWE شده در حالی که زندگی پر از ترامایی داشت. چی میشه اگه وقتی که جسی با پروژکتور کار کرده بود اون پروژکتور سایه جسی رو از اون گرفته بود و اون رو project کرده بود و اون تبدیل به دیلن شده بود. توی یکی از مکالمات جسی با روانشناس جسی قبول می کنه که احساس می کنه یه تیکه از خودش گم شده. جسی فکر می کنه اون تیکه پولاریسه اما اون تیکه می اونه دیلن باشه تیکه از انیموس و سایه جسی که توسط پروژکتور ازش گرفته شده و جسم فیزیکی پیدا کرده. در انتهای بازی دیلن به کما می‌ره این می اونه به این خاطر باشه که هیس از وجودش خارج شده یا می اونه به این دلیل باشه که کسی با ترس، با خشمش، با نیاز برای کنترل کردنش مقابله کرده و این باعث شده که ضعیف بشه. احساس می کنم یکم زیاد نوشتم😅 معذرت می خوام اگه خوندنش وقت زیادی برد

​@@KomputerKa تئوری سه بخش اصلی داره اولی یه دیالوگ از دیلن و دومی نظریات یانگ درباره روانشناسی و سومی شخصیت و زندگی جسی در کل ۶ بار میشه با دیلن صحبت کرد ۵ بار داره از خواب هاش تعریف می کنه و همه به یه شکلی حقیقت دارند توی مکالمات این جملات رو میگه I want to tell you about a dream I had last night. I was back in Ordinary before all of this happened. But in the dream I was alone. It was just me. I was the only child... A girl. My name was Jesse Dylan Faden. H‌ave you ever noticed that our names Jesse Dylan they could be girls' names, boys' names... Could be anything. Don't you find that weird? I find that weird. در جا های مختلف بازی مشخص میشه که بازی از نظریات کارل یانگ الهام گرفته. از نظر یانگ انسان ها در نا خود آگاهشون چیزی به نام انیما و انیموس دارند. انیما برای مرد ها و انیموس برای زن هاست. این دو جنسیتی مخالف جنسیت خود فرد دارند. هر انسان یه بخش دیگه ای هم در نا خودآگاهش داره سایه. سایه بخشی از فرده که خودآگاه هیچ اطلاعی از اون نداره. براساس نظریات یانگ سایه حتما چیز بدی نیست بلکه بخشی از شخصیت فرده که پنهان و نادیده گرفته شده. اگر خودآگاه با ناخودآگاه مواجه بشه مثل اینه که روی سایه نور بندازی و اون کوچیک و کوچیک تر میشه اما اگه با سایه مواجه نشه سایه بزرگ تر سیاه تر قوی تر میشه. جسی کودکی خوبی نداشته. بر اساس یکی از مکالماتی که جسی با روانشناس داشته این دیالوگ ها گفته میشه روانشناس با + و جسی با - نشون میدم + A dump is a place for lost things. Things that have been thrown away. Did you ever feel in that when you were growing up Jesse? - What? No... ... ...yes but that has nothing to do جسی اصلا کودکی خوبی نداشته احساس می کرده که مثل زباله دور انداخته شده. طبق برگه هایی که تو بازی پیدا میشه جسی مدت زیادی رو توی اون محل تخلیه زباله می گذرانده و حتی یک تجربه نزدیک به مرگ داشته. زندگی جسی پر از تراما بوده. جسی برای زندگی تو همچین موقعیت قطعا باید خیلی چیز ها رو سرکوب می کرده خیلی از احساسات رو. اون با اینکار سایه رو قوی تر و قوی تر کرد. سایه با اینکه توسط خودآگاه شناخته شده نیست اما با این حال اثرش رو بر روی خودآگاه می‌زاره. کلمه ای که خود یانگ استفاده می کرد schattenprojektton بود که به انگلیسی میشه Shadow projection در روانشناسی projection به معنی اینه که: دیدن یک نقص اخلاقی مشاهده شده در خودتان در شخص دیگری، بدون توجه به اینکه آیا واقعاً وجود دارد یا نه. پروژکتوری که جسی پیدا کرده بود می تونست در هایی به دنیا های دیگه باز کنه یا شاید حتی دنیا های جدید خلق کنه. چی میشه اگه فقط به همین محدود نباشه. جسی در وضعیت بدی احساسی باعث ایجاد یه AWE شده در حالی که زندگی پر از ترامایی داشت. چی میشه اگه وقتی که جسی با پروژکتور کار کرده بود اون پروژکتور سایه جسی رو از اون گرفته بود و اون رو project کرده بود و اون تبدیل به دیلن شده بود. توی یکی از مکالمات جسی با روانشناس جسی قبول می کنه که احساس می کنه یه تیکه از خودش گم شده. جسی فکر می کنه اون تیکه پولاریسه اما اون تیکه می اونه دیلن باشه تیکه از انیموس و سایه جسی که توسط پروژکتور ازش گرفته شده و جسم فیزیکی پیدا کرده. در انتهای بازی دیلن به کما می‌ره این می اونه به این خاطر باشه که هیس از وجودش خارج شده یا می اونه به این دلیل باشه که کسی با ترس، با خشمش، با نیاز برای کنترل کردنش مقابله کرده و این باعث شده که ضعیف بشه. احساس می کنم یکم زیاد نوشتم😅 معذرت می خوام اگه خوندنش وقت زیادی برد ‏‪

راوی ماه 🌙 راوی کیوت 🥺