Рет қаралды 2,543
تاملی بر نسبت دین و توسعه
سخنرانی دکتر محسن رنانی در موسسه فهیم قم در ۲۵۰ امین نشست این موسسه
دین و توسعه
محسن رنانی
♈️در نشستهای فقه و توسعه نکتههای متعددی در ناسازگاری فقه و توسعه بیان کردم که در این جا تنها به دو مورد از آنها یعنی تعارض در ماموریت و ماهیت فقه و توسعه اشاره میکنم.
♈️ نکته نخست درباره تعارض فقه و توسعه از منظر ماموریت آنهاست. فقه با توسعه ناسازگار است چون فقه ماموریتش بر بیرونی سازی هنجارها و کنترلهای اجتماعی است و از نظر فقه هر چه جامعهای نظارتهای دینی بیرونیاش بیشتر شود و هنجارهای دینیاش در بیرون شدیدتر نمود پیدا کند و بیشتر کنترل شود، جامعه دینیتری است؛ در حالی که توسعه بنیادش بر درونی سازی هنجارها و کنترلهاست یعنی هر چه هنجارها و قوانین در یک جامعه توسط خود اشخاص و با انگیزههای درونی آنها رعایت و کنترل شود، جامعه توسعه یافتهتر است.
♈️درواقع فقه میکوشد جامعه را با کنترل بیرونی، مدیریت کند و ماموریت توسعه آن است که مکانیزمهای کنترل اجتماعی هرچه بیشتر درونی شود. بنابراین اینها دو نوع هدفگذاری و دو سازوکار هستند با دو جهت گیری متضاد با هم.
♈️اما نکته دوم، تعارض میان ماهیت فقه و توسعه است. فقه، علمی خُردنگر و درباره امور شخصی و فردی انسانهاست. مثلا در فقه درباره ثواب و عقاب اعمال یک فرد صحبت میشود. یا احکامی درباره اعمال فردی صادر می شود. مثلا این که اگر فردی در رکعتهای نماز شک کرد چه باید بکند یا اگر فردی فوت کرد و ورثه نداشت حکم ارثش چیست، یا اگر فردی شراب خورد مجازاتش چیست.
⚛ @jomhuriyat
♈️اما فقه هیچگاه در این مورد که اگر همه یا اکثریت نمازگزاران با هم در مورد رکعتهای نماز شک کردند چه باید کرد، یا اگر بیشتر افراد یک جامعه ورثه نداشتند با ارث آنها چه باید کرد، یا اگر بیشتر افراد یک جامعه شراب خوار بودند چه حکمی در مورد آنها اجرا شود، حرفی نمی زند. نهایتش این است که می گوید اگر همه شک کردند هر کس به همان دستور شک فردی خودش عمل کند یا اگر همه شراب خوردند همه باید مجازات شوند.
♈️در حالی که مدیریت یک جامعه نیازمند علومی است که ماهیتشان کلان نگر و درباره امور جمعی واجتماعی هستند،َ مثل علم مدیریت، علم سیستم، علم اقتصاد کلان، علم سیاست و نظایر اینها. علم اقتصاد کلان کاری ندارد که اگر نرخ ارز بالا رفت چه تاثیری بر ثروت فلان فرد میگذارد بلکه میگوید اگر نرخ ارز رفت بالا چه بر سر تولید ملی و اشتغال ملی و ارزش پول ملی می آید. علم مدیریت و علم سیاست و علم سیستم هم همینگونه اند یعنی مباحثشان و احکامشان فردی نیست بلکه کلان و اجتماعی است.
♈️ حالا وقتی فقه به استناد حدیثی از پیامبر اکرم (ص) میگوید اگر کسی یک درهم ربا بخورد گناهش بیش از هفتاد بار زنا در مسجدالحرام با محارم است، این فقه حکمش در مورد جامعه ای که همه یا اکثریت اعضای آن رباخوار هستند آنهم نه یک درهم بلکه میلیاردها درهم، چیست؟
♈️آیا از نظر فقه کل آن جامعه گناهی به اندازه هفتار بار زنا در خانه خدا، ضربدر تعداد افراد آن جامعه ضربدر مقدار پول ربا گرفته شده، مرتکب شده است؟ یعنی مثلا برای جامعه ۸۰ میلیونی ایران گناهی معادل پنج میلیارد و ۶۰۰ میلیون بار زنای با محارم در مسجدالحرام نوشته میشود (فرض کردیم هر فرد ایرانی فقط یک درهم ربا بخورد)؟ آیا واقعا چنین است؟ قاعدتا نه. یعنی اصولا فقه چنین ادعایی ندارد که بخواهد حکمی برای یک جامعه ۸۰ میلیونی رباخوار بدهد و اگر چنین کند یعنی بگوید بله به همین معنی است، گرفتار خطای ترکیب شده است.
فایل صوتی
t.me/Vortrags/58151
⚛ @jomhuriyat