من فکر کردم ایرانی ها فقط مهاجرین افغانستانی ها را اذیت می کنند نگو که این ‌ها به خودشون هم رحم نمی‌کنند.!

آفرین تان با بخشی همچنان خبری

💔

باید اون معلمه بگیر ی خوشک خوشک 🥺🥺

امیدوارم که همه عزیزان ،یکبار هم که شده سعادت تدریس در بعضی دبیرستان های پسرانه را داشته باشند،تا صبرشان محک بخورد 😅

آقای معلم اون بچه مقصر کمبود های زندگی تو نیست اگه مردی و ادعا داری برو اون که مسبب مشکلاتت هست رو اینجوری بزن واقعا متاسفم برای فرهنگیان که چنین همکاران وحشی دارند.

عجب دیوانه خانه‌ای شده ایران.

من را هم خیلی شکنجه دادن

ممنون از لطفتون.پدر معلما رو دراوردید تو کلاسای شلوغ با این بچه های وحشی...معلم چیکار کنه اول شرایط رو استاندارد کنید بعد بگید تنبیه ممنوع

واقعا اسم معلم میاد حالم بهم میخوره ،فقط تعجب میکنم چرا اسم شغل ایناراگذاشته اند فرهنگی ! اتفاقا درجامعه هم برایم خیلی ثابت شده هرچه لاشی وعن هست همان معلمها هستند!

تاسف..برای این همه توحش نسبت به فرزندان مردم ایران..برخورد قانونی و لزوما کیفر به اختیار فرد خاطی

ما یه معلم ریاضی داشتیم با کابل و کاراته میزد چند بار بچه ها از حوش می رفتند . ترسید زیر فشار. یعنی هنوز هم این جور واقعاً جای تاسف و خجالت نظام آموزشی کشور .آقا ی فلان بفرمایند پای تخته.

به خداقسم اگر فرزند من یک معلم بزنه یا من زنده می ماندم یااون معلم .دراهواز معلم نمیتونه کسی بزنه اینجا ..........میگاین

این فشار نداری که برسر دانش آموز خالی میکنه

عبدالرحمان افغان بوده.اومدن ایران مفتی درس میخونن تازه اونقدرپرروشدن ازایرانی شکایتم میکنن.معلمه خوبکاری کرده😊

از زمان شاه فقید که من دانش اموز بودم تنبیه بدنی به شدت ادامه داشت حتی دو مورد تجاوز جنسی به یک دانش اموز پسر در دبیرستان مهدیه شیراز در خیابان قاانی و یک مورد تجاوز به یک دختر کلاس اول دبستان در روستا و در این حکومت تنبیه بدنی سخت به دانش اموزان دختر از گذاشتن مداد بین انگشتها و حتی خانم معلمی بود که دست به شرمگاه دختران در زیر شلوار میزد و مثل اینکه این دردیست که در ایران بی درمانست ، واینها برای من که در ان زمان کودکی بیش نبودم انچنان خاطره تلخی در ذهنم بر جای گذاشته که حد و حساب ندارد ، خصوصا ان تجاوز جنسی دختر بچه کلاس اولی که با همدیگر همکلاسی بودیم و بطور اتفاقی درب کلاس را باز کردم که داخل شوم و معلم را دیدم که به ان کار زشت مشغول است و همان باعث شد که از مدرسه فرار کنم و یک سال از درس عقب ماندم و هر چه والدینم اصرار کردند نگفتم که چرا به مدرسه نمیروم ، تا انکه سال بعد روستای خودمان دارای کلاس درس و مدرسه شد و لازم نبود که به روستاهای اطراف برویم ، 😢😢😢😢😢😢