Рет қаралды 68,974
جمیله بخاطر اینکه مته در کلاب کار می کند نگران است. او می داند مته بخاطر پیداکردن طقرل به آنجا می رود. پلین بعد از اینکه متوجه می شود هاکان در مرگ احمد دست نداشته او را می بخشد ولی کارولین هنوز هم سعی می کند خودش را به هاکان نزدیک کند ولی هاکان هر دفعه او را از خانه اش بیرون می کند. هاکان دوباره بسراغ پدرش می رود و از او می خواهد اسامی کسانی که به احمد شلیک کرده اند را به او بگوید. اکرم قبول می کند و آدم کشانی که زیردستش کار می کنند را به انبار متروکی فرا می خواند. هاکان برای کشتن آنها به آنجا می رود ولی اکرم با اینکه به سختی بیمار است خودش هم برای کمک به هاکان راهی انبار متروک می شود. اچارا به پلین خبر می دهد. آدم کشان اکرم به نقشه ی هاکان پی برده او را غافلگیر می کنند ولی اکرم به آنجا می رود و هاکان را نجات می دهد. اکرم بدلیل بیماری شدیدی که دارد دوام نمی اورد و دوباره سکته می کند و قلبش می ایستد.
خلاصه داستان سریال روزی روزگاری
داستان سریال روزی روزگار به حدود سال 1960 میلادی بر می گردد. داستان خانواده ی آکارسو؛ پدر خانواده علی کاپیتان کشتی است
و مدام در سفرهای طولانی و دور از خانه و خانواده اش به سر می برد. همسر علی، جمیله مادر چهار فرزند است که در نبود پدر زندگی و فرزندان را اداره می کند. خانواده همیشه دلتنگ پدر و منتظر برگشتن او از سفر هستند. کاپیتان علی آخرین باری که از سفر برمی گردد کاری می کند که دور از تصور همه و به خصوص خانواده اش بود. او با دختری خارجی به نام کارولین برگشته و با این کارش باعث ایجاد تغییر و اتفاق های جدید می شود. عثمان پسر کوچک خانواده راوی داستان است....
برای تماشای قسمت های بعدی سریال و همچنین سریالهای ترکی دیگر با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Gold
@OTV Drama
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : / otvfarsi
Telegram : t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
Facebook : / otvfarsiofficial
@Turkishserial @dubbed serial@roozi roozegari@Mohammad Fiali@Basim Beiq@Khosro Shakibai@Morad Beik@Sadreddin Hejazi@Makhour@Shohre Soltani@Masoumeh@Mahmood Pakniat@Hesam Beiq@Parviz Poorhosseini@Ghodrat