Рет қаралды 230,616
من نیم دیوانه بلکه زندگی دیوانه است
شمع بی پروانه و میخانه بی پیمانه است
ابله آنکس که غم دنیای فانی میخورد
شادم از آنکه مرا تنها غم جانانه است
وقتی عاشق میشوی از آتش دوزخ مترس
من که عاشق گشته ام دوزخ گلستان من است
سرخی چشم کبوتر اشک چشمانی من است
هرکجا عاشق که دیدی از رفیقان من است
گر زمن پرسند از چی مستی بی شراب
ما دلی داریم که بالاتر ز صد میخانه است
آنکه او ما را به سوی خویش میخواهد مدام
آنکه میداند که با این پای ما زولانه است