دمت گرم ❤

یاشا آرکاداش عالی بود ممنون از بابت اطلاعاتی که لطف فرمودین آرکاداش بنظر بنده حقیر میشه شخصیت زن لکاته را اعتقادات راوی همان صادق هدایت در نظر گرفت که در دوران کودکی یواش یواش با آن اعتقادات آشنا شده و بعد از طی دوران کودکی باهاش عجین میشه و درنهایت به اعتقاداتش شک میکنه و به اشکال گوناگون تصورش میکنه و در نهایت آن اعتقادات اشتباه را در خودش میکشه و زیر درختی چال میکنه و آزاد میشه. آرکاداش خودت بهتر میدونی که حرف در این مورد زیاده(به قول استاد کریمی مراغه‌ای؛ وار بو موضوعیده بیر صحبت طولانی چوبان) و نوشتن در گوشی سخته امیدوارم سعادت نصیبم شود و روزی باهم حضوری با عالمی مثل جنابعالی هم‌کلام بشوم و از فرمایشاتتون بهره‌مند گردم. در پناه یزدان🙋🏻‍♂️

ممنون.عالی توضیح داد یدید❤❤❤❤❤

تشکر از زحماتتان 🙏🙏پایدار باشید

درمورد اینکه چرا هدایت به صراحت نظر خودشو درمورد موضوعات اجتماعی ایران بیان نمیکنه : فراموش نکنید هدایت اولین و تنها نویسنده ای بوده که ممنوع القلم و ممنوع الخروج شده بوده! بخاطر همین این کتاب اینهمه در هند نوشته شده ، کدگذاری شده و با سبکی نوشته شده که به راحتی نتونن شرایط ممنوعیتهاشو بدتر کنند.

بسیار عالی بود . با شناختی که از هدایت دارم این نگاه بسیار منطقی تر و درست تر از سایر تفسیرها و توضیحاتیه که مخصوصا افراد مذهبی مثل آقای احمدزاده و سایرین درمورد این شاهکار ادبی نوشتند! نمیدونم چرا مذهبیون اصرار دارند راجع به هدایت نظر بدن .

کتاب بسیار خوبیه، ولی عرض داستان خییییلی زیاده

هدایت فقط از رذالت شیعه مینوشت تحلیلی نداره حسادت رذالت حقارت تجاوز پستی نجسی شیعه اینا و هرچیز بد دیگ ک در شیعه میتونی پیدا کنی فرقی مداره اون فرد شیعه کی باشه پدرت باشه یا مادرت فرقی نداره از هزار شیعه یک شیعه بد پیدا نکنی خوب پیشکش

خیلی خنگی ،او از سر تا پا مختلف دین کثیف اسلام بود .🤦‍♂️

دکتر سیروس شمیسا ، بوف کور را بر اساس روان شناسی و فرهنگ سمبل های یونگ و آیین های هند ، تفسیر کرده است . اگر آن را مطالعه کنید ، به ارزش بوف کور پی می برید .

حاجی هیچ رمز و کد و تفسیر و کصششررری نداره اینا توهمات یه آدم مریض روانی معتا به مواد مخدر و مشروبات الکلی ه و این توهماته ذهن مریضه اون بنده خداست که اومده برای خودش نوشته و هرکی این کصشرای یه من یه غاز رو میشنیده با خنده تمسخر آمیزی می‌گفته خدا شفا بده انشالله. این شما فیلسوف های تحلیلگر و نقاد که توهم دانستن و عالم دهر بودن و درک کردن رمز و کد و این کصشراا بهتون دست میده حتی بیشتر از خوده نویسنده .یعنی نویسنده میگه بابا به پیر و پیغمبر هیچ کد و رمزی نداره یه دلنوشته ساده که هیچ منظوره غیر مستقیم به هیچ چیز و هیچ کس نداره ولی شما به نویسنده ی بیچاره میگین تو گوه نخور بشین سرجات یه گوهی خوردی نوشتی نمیفهمی چقدر تفسیر داره اون کاره ما تحلیلگران و نقادان ه پس خفه خون بگیر و بتمرگ .خدایی شماها بهتر از صادق هدایت هستین😂

دقیقا منظورش دوران خفقان جامعه بدبخت امروزی ایران کاملاازشواهدمعلوم ک این دوران پیش بینی کرده بوده

درود.نگاه جالبی بود خسته نباشید

چطوری دو هزار و چهارصد سال تفکر مسموم عربها؟ در حالیکه کلا از فتنه اعراب هزار و چهار صد سال میگذره!؟

شما عجب کتاب رو نقد و بررسی میکنی😂😂😂😂😂

البته صادق هدایت عزیز خیلی واضح و روشن هم تو این کتاب و هم کتابهای دیگه ش‌ مخالف اسلامه‌ و شما نمیتونی هیچ توجیه و تفسیر دیگه ای براش بیارید!

DoorooD, shomA mifarmAeid besiyAr boofe koor ro khundid, khob be kheyli jAhA eshAre kardin va be kheyli ghesmathA na, faghat ye ghesmat dar Akhare dAstAn ro behesh mipardAzam, tavjoh kardid ke gazlike daste ostokhAniro bord tuye takhte khAb, vali nemikhAst dige unro bokoshe, miune eshghbAzi in etefAgh oftAd. Va dige in mozooe kutAh ro behesh eshAre mikonam ke be nazare bande dAstAne maskhe kAfkA tAze azinjA mitune shuru beshe.

دستتون واقعا درد نکنه. من که خیلی استفاده کردم. در مورد اشتباهی که درمورد ۲ و ۴ کرده بودید، ممنون که توضیح‌ دادین. البته که وقتی یک کار تحقیقی انجام میشه طبیعیه که اشتباهاتی هم در جزئیات بشه و این از ارزش کاری که انجام داده اید کم نمی کنه. بقول معروف "املای نانوشته غلط هم نداره!" کسانی هم که ایراد میگیرند اگه خیلی هنرمند هستند خودشون ۵ دقیقه تحلیل بذارن لطفاً!! مشکل اینجاست که بعضی از ما فقط بلدیم از دیگران ایراد بگیریم ولی نه قدردانی میکنیم نه حاضریم خودمون کاری انجام بدیم! بهرحال خیلی ممنون از زحمتی که کشیدید.

چهار دقیقه چرندیات

توضیحات جانبیتون خیلی کمک کننده بود

He was a self-searching man, steeped in his own analysis especially after his first attempt at suicide. Period of modernity coincides with his time spent in France when he first attempted suicide. His familiarity with psycho-analytic terminology suggests the treatment he may have received after his suicide attempt. Psychotherapy was a product of Modernity. Psychology of self and Freudian interpretations are the focus of Hedayat's attention. I am sorry, this book is not about religious superstition. Read about Period of Modernity. It might be revealing for you. You have a vivid imagination but miles away from the intent of Hedayat. Thank you, nevertheless.

چهرت خوشگله😙🥰

اگه منظور از زمان قلبه اعراب به ایران باشه میشه ۱۴۰۰ سال . ۲۴۰۰ که میگید گمانم اشتباه باشه

سلام. بهتر بود خودتون را معرفی کنین و سابقه علمیتونو. و بعد اینکه بهتر بود مفاهیمتونو با مصداق و رجوع به جملات کتاب مطرح میکردین نه نقد کلی

خیلی رمان پیچیده ایه به این سادگی قابل فم برا همه نیست

عالی بود خلاصه و مفید کتابی ک گفتید با دست خط خودشون خواندید رو جایی نداشتید بشه ماهم بخونیم؟

لطفا خودتون را معرفی کنید بدانیم فرمایشات چه کسی را گوش میدهیم.

اصلا متوجه داستان نشدی عزیز دل برادر... اعتماد به نفست خوبه همین طور ادامه بده...

عالی

دمت گرم

آقا خیلی خیلی زحمت کشیدید و مطالعه کردید واقعا ممنون دمتون گرم

ممنون ازشما..اتفاقا اون سفر راوی با چمدان خیلی مهمه وسنگین ی چمدان بر روی سینه ش و از پی هم دویدن درختان و یا صدای نفس و بخار دهان اسب ها وو...هیچ جای اضافه یی نداره داستان ..همه چی عالی ست

وااااای خیلی عالی بود مغزم هنگ کرد

ممنون

سلام خیلی ممنونم از وقتی که گذاشتید و کمکی که ب من کردید.فقط لطف میکنید اگه بگید چجوری ب نتیجه رسیدی که برادر زنش هم خوده روای بوده.ویدئو رو کامل دیدم ولی متاسفانه این قسمت رو متوجه نشدم

عالی بود نقد اثار دیگه هدایت هم اگه امکانش بود بذارید

بشیار عالی تشکر💐🙏🖐

خیلیییی عالی و مفید بود دمتون گرم

حاجی اسلام ۲۴۰۰ سال نیامده ها ! ۱۴۰۰ سال

موسیقی رو رد کرد چون هنر رو سایه ای از سایه میدونست. چون خود جهان یک سایه از عالم مثل هست و سایه ای از سایه ما رو مرتب از حقیقت دور میکنه.

عالی بود

دقیقا حق با شماست

داری چرت و پرت میگی. سلام در مورد کتاب مفاد شد درست یا درست نیست اگر نسبت به مواد

این فروپاشی خودش یک تولد دوباره است

عالی بود ، ممنون واقعا

درود ببخشید شما که تحقیق کردین ،میشه بگید نظر شما در مورد این که اون گلدان که از قبرستان پیدا میشه ،اون فرهنگ ایرانه که قرنها خاک شده ا

کتاب خیلی عجیبی بود واسه منی که زیاد کتابهای فلسفی نخونده بودم در کل کتاب داره یه آرمانشهری رو میسازه و میگه مهم نیس که در واقعیت همچین چیزی اجرایی نشه چند بار به این نکته اشاره میکنه در کل کتابیه که باید خونده شه ولی تو سال ۲۰۲۲ هیچ کارکردی نداره کتاب و هیچی به آدم اضافه نمیکنه.

خیلی ممنون بابت این زحمت فراوان و شرح کامل

«در زندگی زخمهایی است که مثل خوره در انزوا روح را آهسته می‌خورد و می‌تراشد.!» این مقوله در بین اهل ادبیات از کفر ابلیس هم معروف‌تر شده است. کتابی که با این جمله شروع می‌شود برای بسیاری از خوانندگانش در حدی یک معمای لاینحل باقی مانده است. این کتاب معروف به «بوف کور» اثری صادق « هدایت» است. اثر نامبرده با توجه به اسرار‌ها و مکنونات که در بطن خود دارد از جمله شاهکارهای ادبی قرن بیستم و معروف ترین رمان مدرن فارسی است. به اعتقاد ادیبان بین این داستان وخودکشی«هدایت» رابطه‌یی لاینفک‌ی هست که نیاز به رمزگشایی دارد. این داستان دو بخش دارد. در بخش اول «هدایت» در عالم خیال عاشق دختر اثیری می‌شود. عشق موهومی که خواب را از دیدگان معشوق ربوده و او را در دنیای خشک و زننده‌ی توهمات تبعید می‌کنند. «معشوق» دیگر تدبیری نداشت جز اینکه مثل اغلب عشاق پناهنده‌ی عالم می و مسکرات و دود تریاک شود تا بشود آن تصویر ناپیدا را محو دود و می و مطرب خود بکند.اما بخوبی می‌دانست که این بساط به نوعی بهانه تراشی است و تسکین درد هم لحظه ای! بدون اینکه اراده‌یی در کار باشد به تکرار روی جلد قلمدان نقاشی میکرد. نقش و نگار ها همه مثل هم بودند که حکایت از یک «پیرمرد» و یک «دختر سیاهپوش» در حال تعارف گل نیلوفر در زیر درخت «سرو» داشت. اما دیری نپایید که نقاشی روی جلد قلمدان در زندگی «هدایت» تجلی یافت. پنجره یی به سمت کوچه را باز می‌کند و می‌بیند که یک «پیرمرد» زیر سایه‌یی درخت «سرو» نشسته و یک دختر «سیاهپوش» در حال تعارف گل نیلوفر هست. به محض اینکه؛ چشمان دختره ملتفت نگاه «هدایت» می‌شود در یک چشم به هم زدن از آنجا ناپدید می‌شود. بلاخره بعد چند ماهی چون شبحی وارد خانه‌ی «هدایت» می‌شود و روی تخت دراز می‌کشد و بدون هیچ حرف و حدیثی راهی آن دنیا می‌شود. «هدایت» از ترس اینکه مبادا چشم انسان های معمولی و به اصطلاح خودش«رجاله‌ها» به صورت آفتاب و مهتاب ندیده فرشته اش بیوفتد اعضای بدن آن را قطعه قطعه و من بعد بین چمدان می‌کند و در سیاهی شب به یاری پیرمرد قبرکن آن را در یک گوشه‌ی از شهر ری«شاعبدالعظیم» دفن می‌کند. و در جریان قبر‌کندن از آنجا گلدان«راغه» را پیدا می‌کند که نماد باستانی شهر «ری» بودند. گلدان را تمیز می‌کند و می‌بیند که دقیقن عین نقاشی های روی قلمدانش روی گلدان حکاکی شده بودند. با خود می‌گویند پس من درین معرکه تنها نیستم و یک همدردی هم دارم که قرن ها پیش درد من را تجربه اند. در بخش دوم؛ «هدایت» می‌گوید که پشت سری من شهر «ری» خوابیده شهری باشکوهی که عروس جهان است. در چندمتری اتاقش قصابی بوده که «بسم‌الله...» گفته هر روز گوسفندان را سر می‌بریده و کمی آنطرف تر پیرمرد خنزرپنزری بوده که چند قلم بساط از قبیل گزلیک و بیلچه و داس و یک گلدان بین دستمال چرکی را جلو خودش پهن کرده بودند اما هیچ کسی حاضر به خرید آنها نبودند. تنها عایدی که این پیرمرد داشت در شب های جمعه قرآن می‌خواند و از لابلای دهانش کلمات عربی فاش می‌شد و بالمقابل از مردم پول می‌گرفت. در این قسمت از داستان «هدایت» زن لکاته‌ی دارد که از همخوابی با آن امتناع می‌ورزند و ایشان را به پیرمرد خنزرپنزری ترجیح می‌دهند. و خودش به دفعات اعتراف می‌کند که جای دندان آن پیرمرد روی بازوی زنم حکاکی شده بودند. رمزگشایی که توسط اهل ادبیات صورت گرفته بدین قرار است که دختر اثیری و گلدان راغه در بخش اول؛ گویایی «عشق » هدایت به تمدن باستانی فارس«ایران قدیم» هست که توسط افراطیون و اسلامگرایان عرب نیست و نابود شدند. و بخش دوم؛ شرح به زبان حال هست. زن لکاته«فاحشه» فی‌الواقع همان دختر اثیری در بخش اول بودند که تن به همخوابی با پیرمرد خنزرپنزری داده اند و گلدانی که در بین بساط پیرمرد خنزرپنزری «قران خوان» برای فروش گذاشته شده مظهر عشق هدایت به ایران باستان«قبل از اسلام» هست یا به عباره‌یی دیگر؛ گلدان و زنش همان ایران قبل از اسلام هست که در اسارت پیرمرد خنزرپنزری «قران خوان» در آمده و گلدان بین دستمال چرکی برای فروش گذاشته شده و زنش«دختر اثیری» هم تن فروشی می‌کند. دوست تون از افغانستان خرابات

ببخشید شما از چه جایگاهی به خودتون اجازه نقد دادین؟ خیلی برام اعتماد به نفستون جالب بود