❤❤❤❤

👍👌🌻

۱۸ سالگی خونده بودم این کتاب رو شاهکار سالونه است ممنون از خوانش خوبتون

فقط اونجا که میگه به یمن جمهوری اسلامی 😅😅😅جمهوری اسلامی خودش بزرگترین سانسورچیه 😅😅😅

🌻👌👍

راوی خیلی کیری می خونه .البته خیلی زور میزنه اما اینکاره نیست.

🌺🌺🌺🌺🌺

😆😆😆داستان جنگهای عثمانی و یونان

من دوساله اینو خریدم ولی......تازه چندروزه شروع کردم به خوندن ویدیو شمارودیدم ذوق کردم

چه خوب که این کتاب بالاخره به صورت صوتی هم اومد . خوانش هم عالی ❤❤

🌻👌👍

👍👌🌻

💘💘

با درود از دید یک آتئیست به محاجه با شما فقط در یک مورد برمی خیزم؛ می فرمایید هیچ متنی از خط شخص طبری موجود نمی باشد، سوال؛ آیا هیچ دستخطی از رودکی یا فردوسی کبیر موجود است؟! روش برون دینی شما پر اشکال در ابزار شناختی است

متاسفم واقعا برای ملتی که رمان نمی خونن گوشم نمی دن

این کتاب‌‌ارزشمندصوتی بیشتر از دوساعت‌ زمان‌می‌برد که از دقیقه‌ای بیستم‌به‌بعد صدای راوی ٱزاردهنده و نامطلوب می‌شود !؛! با توجه به علاقمندی‌به موضوع کتاب ؛ فعلٱ از خواندن ٱن😊

Perfect😂❤

فخر فارسی زبان ها

چه گوینده ی بی سوادی!!لطفا رویه خودتون رو تغییر بدید

سربلند و پیروز باشید

ببخشید انتقاد میکنم جالب نبود از این داستانها خیلی وقته عبور کردیم

راوی خیلی بد

وقتی با توهم داشتن علم کافی در این بی کرانه مجهولات عالم سطح باورهای دینی و اعتقادی در 70 سالگی در حد سوم دبستان باقی بمونه میشه همین صحبت هایی که کردید

کسروی ۵۰سال جلو بود دانشمند بود....

درود بر آوای بوف و استاد عزیز جناب محسن بنائی/مزدک بامدادان گرامی. پیروز و پاینده سرافراز باشید🍀☘️🌹🌹💚🤍❤️🌹🌹☘️🍀🙏🙏🙏

درود بر آوای بوف و استاد عزیز جناب محسن بنائی/مزدک بامدادان گرامی. پیروز و پاینده سرافراز باشید🙏🙏🙏

نکته آخر در باره کسروی جان باری روشنگری داد من موافقم که وی ناجوانمردانه کشته شد. اما کسروی انسانی است با افکار متناقض. خوبی هایش را باید در نظر گرفت و آنجا که روشنگری کرده باید ارج گذاشت، ولی چشم به روی برخی افکار مستبدانه و متحجر وی نباید پوشید. بسیاری از اساتید ایرانی در دانشگاهای اروپا و امریکا افکار کسروی را به نقد کشیده و باره روشنگری و در عین حال تحجر برخی از عقایدش مفصل نوشته اند. اینکه وی کتاب سوزی راه می انداخته یا اینکه بوضوح مینویسد اگر دگر اندیشان و عرفا و ادبا و شعرا و سایرین دست از کار و عقیده خود بر ندارند با کشت و از بین برد باعث تعجب است. اگر کسی مایل باشد می‌توانم مآخذ مقالاتی را که این اساتید دانشگاهی نوشته اند ( که بهائی نیستند) در اختیارتان بگذارم. علاوه بر آن کتابهای خود کسروی موجود است و متعجبم که چرا عده ای فقط برخی از افکار وی را ترویج می‌کنند و تصویری غیر واقعی از او ترسیم می‌کنند. بجای آنکه از وی یک شخصیت ایده آلی غیر حقیقی بسازیم باید سعی کنیم برداشت واقعی از افکار متضاد وی داشته باشیم. با مهر فراوان و امید همفکری با دوستان در این گفتمان.

در باره اختلاف بابی ها و بهائیان و ذکر کتاب ادوارد براون انگلیسی، یکسال در میان ایرانیان، این قضیه بطوری که جلوه داده شده عاری از حقیقت است. اگر منظور واقعه عکا می‌باشد آن قضیه ای است محدود به یک مورد که آنهم شامل چند نفر بهائی و ازلی (نه بابی) بوده است. خود پروفسور براون نیز در همان کتاب مینویسد که در این نزاع بدون اطلاع بهاالله این چند نفر شرکت کردند. مورد دیگری در کار نبوده است. در باره عدم حضور زنان در بیت العدل، بهائیان بارها نوشته و توضیح داده‌اند، و در این مختصر تکرار آنها میسر نیست. اما شما در دنیای کنونی نمیتوانید جامعه ای پیدا کنید، چه جوامع مذهبی و چه غیر مذهبی، که به اندازه جامعه بهائی در راه برابری حقوق زن اقدام کرد باشد. نه اینکه مردان حقوقی را برای زنان قائل شوند بلکه شرایطی را در سطح فردی، خانواده، و اجتماع ایجاد کنند که زنان با آزادی کامل برای خود تصمیم بگیرند، و نقش اساسی و لااقل مساوی با مردان در تمام زمینه های فردی، خانوادگی، و جامعه داشته باشند. چنین کوششی برای آزادی کامل زنان و امکان تصمیم گیری بوسیله خودشان حتی در پیش رفته ترین جوامع سکولار غربی نیز دیده نمی‌شود. این را می‌توان با افکار کسروی مقایسه کرد که زنان را فقط برای خانه داری و آشپزی و بچه داری مناسب میداند و می‌گوید هر چه زنان از کاری کشور داری و پارلمانی و مانند آنها دور تر بهتر! در حقیقت خوانش دقیق آثار کسروی بوضوح نشان می‌دهد که او زنان را شهروندان درجه دو میداند. بغیر از مطالبی که در باره زنان نوشته که نباید در خارج از خانه آرایش کنند یا بدون شوهر از منزل بیرون روند، بطور کلی زنان را در حد و حقوق مردان نمیداند. در تمامی مواردی که صحبت از مسائل مختلف می‌کند سخنش با مردان است و ذکری از زنان نیست. برای مثال وقتیکه در باره اصلاحات در اداره جات دولتی صحبت می‌کند می‌گوید مردان باید چنین و چنان کنند، یا اینکه برای شغل های مختلف باید مردانی را انتخاب کرد که دارای خصوصیت های ویژه ای باشند. بطور کلی در سیستم فکری کسروی زنان نقشی جز در خانه ندارند و شهروندانی دارای حقوق مساوی با مردان نیستند.

اما در خصوص این اظهار نظر که کتاب اقدس و کتاب ایقان بهائی بهتر از رساله یک آخوند مترقی نیست، این قضاوتی است که هر فرد باید بشخصه تصمیم بگیرد یعنی بقول کسروی خود بخواند و قضاوت کند. طبق آمار منتشره در نوامبر ۲۰۲۱ جمعیت بهائیان دنیا بیش از ۸ میلیون بوده است و کمتر از ۵ در صد آنها از کشورهای اسلامی از جمله ایران هستند. بقیه یعنی ۹۵ درصد دیگر از کشورهای دیگر میباشند که پس از آشنائی با این آئین آنرا پذیرفته اند. آنها کتابهای بهائی و از جمله کتاب اقدس را بیشتر از یک رساله آخوند دیده و قبول کرده اند. قصدم در اینجا تبلیغ آئین بهائی نیست بلکه توضیح واقعیت ها است.

اما در خارج از ایران کتاب اقدس چاپ شده و در اختیار علاقمندان بود. این کتاب به زبان اصلی در سال ۱۸۹۰ در عشق آباد شوروی، ۱۸۹۱ و ۱۸۹۶ در بمبئی، ۱۸۹۹ در سن پیترزبورگ، ۱۹۰۳ در قاهره، ۱۹۳۱ در بغداد، ۱۹۳۸ در حیفا، ۱۹۴۵ در بیروت، ۱۹۵۷ در صیدا لبنان، و به تعداد محدود در ۱۹۵۷ در طهران چاپ شد. گذشته از آن غیر بهائیان نیز قسمت ها یا تمام آنرا در خارج از ایران چاپ کردند. عاقبت در سال ۱۹۹۲ اعراب گذاری و تحقیق لازم در باره این کتاب از طرف بیت العدل بهائی به اتمام رسید و به انگلیسی ترجمه شده و اصل عربی آن نیز در سطح وسیع منتشر شد. در تمام این دوران نسخ چاپی و خطی همواره موجود بود.

در باره کتاب اقدس و این تصور که بهائیان مایل به انتشار آن نبوده اند این نیز صحیح نیست زیرا این کتاب بصورت چاپی و خطی موجود بوده است ولی به دو دلیل انتشار وسیع آن در ایران مشکل بود. اول اینکه بهائیان اجازه چاپ هر کتابی را نداشتند و دولت‌های وقت نسبت به چاپ این کتاب حساسیت نشان میدادند بخاطر برخی مطالب این کتاب. از طرف دیگر دو رهبر جامعه بهائی یعنی عبدالبهاء و شوقی افندی تاکید نموده بودند که قبل از اینکه این کتاب که به عربی است بطور دقیق اعراب گذاری شده و با توضیحات کامل تهیه شده بطور وسیع منتشر نشود زیرا نمی خواستند همان قضایائی که در تهیه قرآن رخ داد و باعث شد تا آخر قرن سوم هجری ۱۴ نسخه متفاوت شایع شود در باره کتاب اقدس نیز صورت بگیرد.در باره قرآن یکی از نسخی را که در کوفه متداول بود بدستور خلیفه وقت انتخاب کردند و ۱۳ نسخه دیگر را که در شهرهای دیگر متداول بود و از نظر قرائت ( یعنی اعراب گذرای) و روایت با نسخه کوفه فرق داشت از بین بردند که البته باعث اختلاف و حتی کشت و کشتار شد. بنابراین به این دو دلیل کتاب اقدس در ایران انتشار عمومی وسیع نداشت ولی همه بهائیان به نسخه چاپی یا خطی دسترسی داشتند. برای مثال در خانواده ما یک نسخه چاپی که چاپ سربی بود و خود من دو نسخه خطی برای مطالعه تهیه کرده بودم.

سلام وقت بخیر کتاب نبرد در ملکوت و کتاب سرانگشت خدایان رو دارید

چرا امروز حتی ی نفر مثل روانشاد کسروی نیست که خرافات وبت پرستی و حاجت از ساختمانهای چوبی وگلی را خواستن مورد نقد شدید قراردهد واسلام راستین را اشاعه دهد واین دین من درآوردی که ملاهای مفتخور انرا رواج داده اند ازبین ببرد ' یادش گرامی چه مرد بزرگی بود .

خیلی شیرین بود❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

چون مطلب بطول انجامید در باره نکات دیگر از جمله انتشار یا عدم انتشار کتاب اقدس و موضوعات دیگر بعدا خواهم نوشت. با امید تفاهم و انسان دوستی بیشتر!

این نظر که بهاالله نیز از جان لاک در باره جدائی دین از سیاست و از ژان ژاک روسو در باره برابری و ممنوعیت برده داری استفاده کرده از نظر علمی و از نظر محتوی بی اساس است. از نظر محتوی آموزه های بهائی در باره ممنوعیت برده داری و برابری انسان‌ها تفاوت‌های کلی با افکار فلاسفه لیبرال عصر روشنگری دارد. این آموزه ها مبتنی بر کرامت و شرافت انسان است که موجودیست دارای روح و مخلوق پروردگار است. فرصت توضیح بیشتر در اینجا نیست ولی هر فرد بهائی از طفولیت این مفاهیم را می آموزد و به کرامت همه انسان‌ها ارج مینهد. بگذریم که روسو نیز به همه ابعاد برابری و ممنوعیت برده داری آگاه نبوده و افکارش ایراداتی دارد اما برای آن دوران بدع بوده است. در باره جدائی دین از سیاست نیز آموزه های بهائی فرق عمده با افکار فلاسفه نظیر لاک دارد. دیانت بهائی در حالیکه با دخالت فقه و احکام مذهبی در سیاست موافق نیست به هماهنگی ارزش‌های اخلاقی که متاثر از معنوبات است با روندهای اجتماعی و سیاسی تاکید دارد. امروزه در شرق ما مضرات دخالت مذهب در سیاست را میبینیم، و در غرب شاهد انواع فساد در جامعه هستیم زیرا اخلاقیات بکنج خانه رانده شده و در روند های اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، سیاسی و غیره ارزش‌های اخلاقی نقشی ندارند. فرصت توضیح در اینجا نیست.

در آثار بهائی در باره وحدت بشر و صلح چنین آمده «آرزوی ما وحدت عالم انسانی است و مقصد ما صلح عمومی…عالم انسانی یک خاندان و یک سلاله است …خدا جمیع ما را بشر خلق کرده، کل یک جنسیم، اختلافی در ایجاد نداریم…با وجود این وحدت بشر چگونه اختلاف کنیم که این آلمانی است، این انگلیسی است، این فرانسه است، این ترک است، این روم است، این ایرانی است…جمیع اجناس سفید و سیاه و زرد و قرمز و ملل و طوایف و قبایل در نزد خدا یکسان است». کسروی بعد از چند دهه در کتاب ورجاوند بنیاد مینویسد «آدمیان چه اروپائی و چه آسیائی و چه دیگر جائی همگی از یک ریشه اند. همگی از یک پدر و مادر پائین آمده اند. این تیره هائی که امروز در میانند چه آلمانی و چه انگلیسی و چه روسی و چه ژاپنی و چه ترک و چه ایرانی و چه تازی و چه دیگر تیره ها از راه نژاد و گوهر همگی یکسانند». تعداد این بازنویسی ها بحدی است که می‌توان یک کتاب در باره آنها نوشت.

اینکه اگر کسروی مطالبی را از آثار بهائی اقتباس کرده و بقول نویسنده اگر همفکر بهاالله بوده چیز بدی نبوده و قابل نکوهش نیست میتواند قابل قبول باشد اما به دو اشکال وجود دارد: اول اینکه کسروی هر نوع کلام زشتی را در باره آئین بهائی بکار میبرد ولی مطالبش را بکار می‌گیرد. دوم آنکه در عین حالیکه سرقت ادبی می‌کند آن مطالب بعنوان نظرات خویش مطرح می‌کند. اینکار در فرهنگ غرب plagiarism نام دارد و افرادی که این عمل را مرتکب می‌شوند مفتضح شده و اگر شاغل باشند از کار اخراج می‌شوند. برای نمونه رئیس دانشگاه هاروارد حدود ۳ ماه پیش مجبور به استعفأ از کار شد زیرا مطالبی را از سایرین با اندک تغییری نقل کرده بوده ولی وانمود کرده بود از نوشته های خودش است. در باره کسروی اگر تعداد اینگونه موارد محدود به یکی دو مورد بود می‌شد تصور کرد که تصادفی است اما کثرت این موارد بحدی است که هر خواننده می‌تواند مقایسه کند و نتیجه گیری نماید. چون امکان نقل آن موارد در اینجا نیست فقط یک مورد را برای نمونه نقل می‌کنم.

اما به نکاتی که فرد اخیر مطرح کرده میپردازم. ایشان خود را بعنوان فردی که قبلا بهائی بوده معرفی کرده است. من حرف ایشانرا نفی نمیکنم اما تعجب کردم که اگر بهائی هستند چقدر با این دیانت آشنائی دارند. در باره اینکه کسروی گفته با بهائی ها دشمنی ندارد این ادعا با نوشته هایش در تضاد کامل است زیرا در موارد متعدد زشت ترین کلمات را در ارتباط با دیانت بهائی و بهائیان بکار میبرد. اینکه کسروی ادعای پیامبری نکرده شاید از نظر لغوی درست باشد اما خود را بنیان گذار آئین پاکدینی میداند و دستوراتی به سایرین می‌دهد که شباهت فراوان با آئین ها دارد. اینکه کسروی توده ای نبوده، اگر خوب به این ویدیو توجه کنید یا کتاب دکتر فریدون وهمن را بخوانید متوجه میشوید که ایشان نمیگویند کسروی توده ای بوده. گوینده دقیقا می‌گوید «حزب توده ایران از سوئی و کسروی از سوی دیگر…» با پیشرفت جامعه بهائی در آن دوران مخالف بودند.

قبل از اینکه مطالبی را در ارتباط با نظرات فردی که با عنوان HshmatS نکاتی را نوشته مطرح کنم لازم میدانم دو نکته را بیان کنم. اول اینکه دوباره از مسئولین آوای بوف که این ویدیوها را در دسترس گذاشته اند سپاسگزارم زیرا فضائی ایجاد کرده اند برای تبادل افکار. نکته دوم اینکه در یک مجادله یا بحث ستیزگرانه هدف فرد مغلوب کردن سایرین و اثبات نظر خودش است. اما در یک گفتمان هدف اینست که با مشارکت و تبادل نظر با رعایت احترام به سایرین به کشف حقیقت و راه حل هائی دست یابیم که ما را در زندگی فردی و حیات اجتمائی کنم کند. اینگونه بودن احساس نخوت و غرور، و خود را از سایرین بهتر و آگاهتر دانستن، با کمک یکدیگر فضائی سالم و دوستانه برای تبادل افکار و پیشرفت بوجود می آوریم. بنابراین آنچه مطرح می‌کنم برای همگان است و نه جواب به فرد خاص.

ممنون از زحمات شما

درودبیکران وتشکر از استاد پرهام قصه گوی شماره یک ایران موفق باشی

متشکرم

با عرض سلام ،اولا الحق آقای جمالزاده پدر داستان نویسی معاصر هستند روحشان شاد ثانیا آقای پرهام با صدای دل نشین خود ،هنرمندانه به نحو احسن کتاب‌های نفیس استاد را قرائت می کنند خداوند کسانی را که به فرهنگ این سر زمین خدمت می کنند آجر دهد

باسلام کتاب کورش بزرگ را از کجا تهیه کنم

رمان بسیار زیبا شاهکار

بی نظیر اگر در آن روزها این نوشته ها را درست میخواندیم و جهت گیری نمیکردیم ، هرگز نمیشد این روزهایی که از شب هم تاریک‌تر است . شاید حقمان همین بوده ……..

تا اسلام رو از ذهنمون دور نریزیم حتی کودکانمون اینده خوبی نخواهند داشت🖐🏻

honestly this book is boring! I think Britain gave him money to write such a book against Islam and prophet Mohammad , he was Muslim and knew everything about it but choose to disbelief!

دم مسیحیها گرم انجیل رابوسیدند و گذاشتن رو طاقچه و رفتن دنبال علم و رفاه اجتماعی