جزئیات قتل شریک جنسی | زنم نباید میفهمید با یکی دیگه رابطه دارم واسه همین... | پرونده جنایی ایرانی
چن روزی از عیده ساله ۱۴۰۳ گذشته بود
بیشتره مردم هنوز درگیره تعطیلات بودنو هنوز خیلیا از مسافرت برنگشته بودن
ساعته ۹ صبه ۱۸ فروردین
مجتبایه ۲۵ ساله خودشو به یکی از کلانتریایه جنوبیه شهره تهران رسوندو گفت
مادرم دیروز صب برایه انجامه کاراش از خونه رفته بیرون
زمانی که از خونه رفت بیرون من خودمم سره کار بودم
عصر وقتی برگشتم خونه
دیدم مادرم نیست
خیلی تعجب نکردم
گفتم شاید رفته خریدی چیزی بکنه
رفتم یه چرت زدمو تا ساعته ۸ شب خواب بودم
از خواب که بیدار شدم
در کماله ناباوری دیدم هنوز نیومده
نگرانش شده بودم
سریع گوشیمو برداشتمو زنگ زدم بهش
گوشیش خاموش بود
چن باره دیگم گرفتم
ولی هیچ فایده ای نداشت
گفتم شاید رفته پیشه مادربزرگم اینا
به اونام زنگ زدم
اونام هیچ خبری ازش نداشتن
پدرو مادرم چندین ساله پیش از هم جدا شدن
به پدرم زنگ زدم
ازش کمک خواستم
پدرم شبونه اومد دنبالمو باهم رفتیم چنتا بیمارستانه نزدیکه خونه رو سر زدیم
ولی هیچ اثری از مادرم نبود
انگار اب شده بود رفته بود توو زمین
برگشتیم سمته خونه
پدرم منو رسوند خونه و خودش رفت
تا صب یه لحظه ام نتونستم درست بخوابم
فکره مادرم داشت دیوونم میکرد
نزدیکایه صب بود که بلخره خوابم برد
ساعت ۸:۳۰ صب بدونه اینکه به سره کارم اطلاع بدم که نمیام سره کار
اومدم کلانتری تا گم شدنه مادرمو گزارش بدم
با گفته هایه این پسر
خیلی سریع پرونده ی اولیه ای تشکیل شدو
به اداره ی آگاهیه تهران راهنمایی شد
تا پیگیره موضوع بشه
خیلی زود مجتبی با پرونده ای که تشکیل شده بود
راهیه اداره ی آگاهی شد
مفقودیه مادرش معصومه ی ۵۰ ساله رو بهشون اعلام کردو
چیزایی که دیروز پیش اومده بودو کارایی که انجام داده بودو
یه باره دیگه کامل برایه مامورایه آگاهیم تعریف کرد
بعده گفته هایه مجتبی
اسمو مشخصاته معصومه به عنوانه گم شده تویه سیستمه پلیسه اگاهی ثبت شد
تحقیقات برایه پیدا کردنه ردی از معصومه شروع شد
خیلی زود دستوره بررسیه خطه تلفنه این زن صادر شد
شماره پلاکه ماشینشم به تمامه واحدایه گشتی اعلام شد
چن روزی گذشته بودو همچنان تحقیقات در جریان بود
ولی هیچ چیزه به درد بخوری به دست نیومده بود
جوابه استعلامه خطه تلفنشم هنوز حاضر نشده بود
۳ روز از گم شدنه معصومه گذشته بود که
تلفنه ۱۱۰ زنگ خورد
چوپانه جوونی که گوسفنداشو به بیابونایه اطرافه شهرری برده بود
متوجه بی قراریه غیر عادیه سگش شد
سگش چن دیقه ای بود که به سمته کاناله آبی رفته بود که همون نزدیکیا بودو مدام سرو صدا میکرد
این سرو صدایه سگه چوپان
باعث شد توجه این مرد به سمته کاناله آب جمع بشه و به اون سمته بره
این مرد وقتی به نزدیکیه کاناله آب رسیده بود
متوجه یه بویه تعفنه خیلی شدید از یه گونیه سفید میشه
وقتی نزدیکتر میره و دره این گونیو باز میکنه
با جسده یه زن مواجه میشه و خیلی سریع با پلیس تماس میگیره
با تماسه این مرد
خیلی سریع مامورایه پلیس راهیه محل شدن
جسد متعفن شده بود و بوو اون حوالی رو برداشته بود
حدوده ۱ ساعت بعد از کشفه جسد
تیمه جنایی وارده صحنه شدنو تحقیقات وارده فازه جدیدی شد
پزشکه تیمه جنایی جسدو بررسی کرد
بعده چن دیقه این پزشکه اعلام کرد
از زمانه مرگه مقتول
حدوده ۳ روز میگذره
با آثاره کبودییم که دوره گردنش وجود داره
مشخصه که در اثر خفگی جونشو از دست داده
محل به صورته کامل توسطه مامورایه آگاهی بررسی شد
هیچ سرنخی که بتونه به پرونده کمک کنه پیدا نشد
از طرفی هیچ مدرکه شناسایی همراهه مقتول نبود
بعد از عکس برداری و اقداماته لازم
جسد به پزشکیه قانونیه تهران منتقل شد
وقتی جسد به پزشکیه قانونی منتقل شد
مامورایه آگاهی مشغوله بررسیه مفقودیایه چن روز گذشته شدن
خیلی زود با بررسیه این پرونده ها به معصومه ی ۵۰ ساله رسیدن که
مشخصاتش مطابقته خیلی زیادی با جسده پیدا شده داشت
برایه همین به پسرش اطلاع داده شد
تا برایه شناساییه جسد
به پزشکیه قانونی بره
این پسر خیلی سریع خودشو به پزشکیه قانونی رسوندو جسدو شناسایی کرد
مجتبی میگفت
من هیچی از کارایه مادرم نمیدونم
اصلا نمیدونم کی و چرا این بلا رو سرش آورده
پرونده خیلی مبهم بود
تا اینکه فردایه روزه کشفه جسد
ماشینه معصومه
حوالیه همون شهرری پیدا شد
مامورایه پرونده خیلی سریع راهیه محله کشفه ماشین شدن
ماشین به دقت بررسی شدو خیلی زود
یه کارته بانکی زیره صندلیه شاگرد کشف شد
کارت متعلق به شخصی به اسمه آرش بود
خیلی زود آرش شناسایی شدو به اداره ی آگاهی دعوت شد
درست زمانی که آرش به ادازه ی آگاهی رسید
جوابه استعلامه خطه معصومم حاضر شدو در اختیاره افسره پرونده قرار گرفت
آرش خیلی زود به اتاقه بازجویی منتقل شد
این مرده ۴۲ ساله میگفت
منو معصومه باهم شریکه کاری بودیم
واسه همین زیاد باهم مراوده داشتیمو بیرون میرفتیم
احتمالا آخرین باری که پیشه هم بودیم
کارتم افتاده تویه ماشینش
من از اتفاقی که برایه معصومه افتاده کاملا بی خبرم
این صحبتایه آرش در حالی بود که
بررسیه آخرین تماسایه مقتول نشون میداد
روزه گم شدنش فقط با
...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔴 لینک سابسکرایب:
/ @jenayigram
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔸 ویدیوهای پیشنهادیه من:
📽️من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میارن خونه کمتر سر و صدا کنن: • من فقط بهشون تذکر دادم...
📽️مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن تن فروشی کنه منم نقشه قتلشونو کشیدم: • مادر و ناپدریم خواهرمو...
📽️مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن ایران: • پرونده جنایی تنها قاتل...
📽️خفاش شب: • پرونده جنایی خفاش شب غ...
📽️بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی
: • بهم گفت دیگه شوهرتو نم...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
#پرونده_جنایی
#پرونده
#قتل