Рет қаралды 3,447
احمد کسروی: دین بسندگی، ماجرای دشمنی خمینی با کسروی
کسروی در جلسه دادگاه گفته بود که من هیچگاه به ضد اسلام کتابی منتشر نکردهام. نبرد من با پیرایههایی است که به اسلام بستهاند
احمد کسروی روز ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ در کاخ دادگستری به دست تنی چند از فعالان گروه "فدائیان اسلام" به قتل رسید. او از حدود یک سال پیش از آن تحت محاکمه بود، با اتهاماتی از قبیل "اهانت به مقدسات". اما او در یکی از جلسات بازپرسی، در پاسخ به اتهام "ضدیت با اسلام" گفت: "هیچگاه به ضد اسلام کتابی منتشر نکردهام. نبرد من با پیرایههایی است که به اسلام بستهاند."
کسروی روز ۲۰ اسفند برای بازجویی به دادسرا احضار شده بود. او و منشی جوانش محمدتقی حدادپور، حدود ساعت ۱۱ صبح به اتاق بازپرس شعبه ۷ دادستانی تهران وارد شدند. ناگهان چند نفر با نعرههای خشمآلود به اتاق ریختند، با کارد و گلوله به سوی کسروی و حدادپور حمله بردند و هردو را به قتل رساندند. دقایقی بعد آنها درحالیکه دستان خونآلود خود را به جمعیت مبهوت و وحشتزده نشان میدادند، با فریادهای "کسروی را کشتیم" دادگستری را ترک کردند.
آن روز در رابطه با قتل کسروی و منشی او روی هم ۷ نفر دستگیر شدند، اما به زودی روشن شد که قاتلان اصلی او برادران امامی، سیدعلی محمد و سیدحسین هستند که هر دو به ارتکاب قتل اعتراف کردند و آن را "تکلیف شرعی" خود دانستند.
برای همگان روشن بود که محرک اصلی این ترور سیدمجتبی نواب صفوی، رهبر و پایهگذار گروه "فدائیان اسلام" است. نواب صفوی در اوایل همان سال، در ۸ اردیبهشت ۱۳۲۴ سوءقصدی به جان کسروی انجام داده، اما در قتل پژوهشگر و مورخ نامی ناکام مانده بود.
نواب صفوی در دهم اسفند ۱۳۲۴ با اعلامیهای به عنوان "خون و انتقام"، تشکیل گروه "فدائیان اسلام" را اعلام کرده و بیپرده گفته بود که قصد قتل کسروی را دارد. پس از قتل کسروی او به تلاشی گسترده برای آزادی قاتلان او دست زد و تا حدی هم موفق شد.
دو نفر که هنوز هویت آنها معلوم نیست وارد اطاق شدند. یکی از جیب طپانچهای درآورد و دیگری از بغل خنجری بیرون کشیده و هردو در کمال فراغت بدون واهمه از جمعیتی که همیشه در این سمت از کاخ دادگستری وجود دارد به کار خود مشغول شدند؛ در برابر چشمان آقای بلیغ، بازپرس، تیری به زیر چانه آقای کسروی و تیر دیگری به پهلوی راست آقای حدادپور زدند و چند ضربه خنجر بر بردن هردو وارد ساختند. آقای بلیغ که شاهد این منظره هولانگیز بود از ترس غش کرد و دو نفر گمنام طپانچه و کارد را به روی سینه آقای کسروی که در این وقت مرده بود گذاشته اطاق را ترک کردند و در میان جمعیت ناپدید شدند...
روز دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ احمد کسروی، حقوقدان و تاریخنگار بزرگ ایرانی به دستور نواب صفوی در کاخ دادگستری و در برابر چشمان بازپرس ترور شد. روزنامه اطلاعات در همان روز گزارش ترور کسروی را چنین تشریح کرد:
پدر ساعت یازده صبح [دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۲۴] در اطاق شعبه ۷ بازپرسی دادسرای تهران که در ضلع جنوب شرقی کاخ دادگستری در طبقه سوم قرار دارد، آقای کسروی مدیر روزنامه پرچم با منشی خود آقای حدادپور در برابر میز آقای بلیغ بازپرس شعبه هفت نشسته به سوالات او پاسخ میداد.
این آخرین جلسه یک بازپرسی طولانی بود که بنا به شکایت جمعی از آقای کسروی به عمل میآمد.
چندی پیش نامههایی به دادگستری رسیده و در این نامهها اشاره شده بود بعضی از کتابهای آقای احمد کسروی مخالف اسلام است و از دادستان تهران تقاضا کرده بودند از انتشار اینگونه کتب جلوگیری به عمل آید. دادستان قضیه را به شعبه هفت رجوع کرده بود و امروز در آخرین جلسه بازپرسی، آقای بلیغ به آخرین اظهارات آقای کسروی گوش میداد و قرار بود در همین جلسه قرار تعقیب یا منع تعقیب آقای کسروی صادر شود که ناگهان در اطاق باز شد و دو نفر که هنوز هویت آنها معلوم نیست وارد اطاق شدند. یکی از جیب طپانچهای درآورد و دیگری از بغل خنجری بیرون کشیده و هردو در کمال فراغت بدون واهمه از جمعیتی که همیشه در این سمت از کاخ دادگستری وجود دارد به کار خود مشغول شدند، در برابر چشمان آقای بلیغ بازپرس تیری به زیر چانه آقای کسروی و تیر دیگری به پهلوی راست آقای حدادپور زدند و چند ضربه خنجر بر بردن هردو وارد ساختند. آقای بلیغ که شاهد این منظره هولانگیز بود از ترس غش کرد و دو نفر گمنام طپانچه و کارد را به روی سینه آقای کسروی که در این وقت مرده بود گذاشته اطاق را ترک کردند و در میان جمعیت ناپدید شدند. در این موقع مردمی که صدای تیر آنها را متوجه کرده بود وارد اطاق شده و آقای کسروی و آقای حدادپور را مرده و بلیغ را در حال غش میبینند و بر اثر هیاهویی که برمیخیزد تمام درهای ورودی کاخ را میبندند.
دادستان نظامی تهران و دادستان وزارت دادگستری از ساعت دوازده مشغول جمعآوری اطلاعات درباره این دو قتل وحشتانگیز هستند و آقای بلیغ نیز اطلاعات خود را پس از آنکه به هوش آمده، در اختیار آنان گذاشته است.
قاتلین در حین فرار دستگیر شدند
در آخرین ساعت از طرف اداره کل شهربانی اطلاع داده شد که قاتلین در حین فرار به وسیله مامورین اداره آگاهی دستگیر شدند به این ترتیب که دو برادر موسوم به امامی اهل اصفهان که مانند پدرشان سید حسین امامی در بازار دلالی میکردهاند مرتکب این قتل شدهاند.
نامبردگان پس از حمله به آقای کسروی به وسیله دو گلوله که به سمت آنها شلیک میشود یکی از پا و دیگری از دست مجروح میگردد. پس از انجام جنایت سوار درشکه شده و به درشکهچی میگویند «ما را به جنوب شهر ببر». هنگامی که درشکه در خیابان جلیلآباد [خیام کنونی] حرکت میکرده است یکی از مامورین اداره آگاهی خود را به آنها رسانیده و به هر وسیلهای بوده نامبردگان را برای پانسمان زخمهایی که داشتهاند به بیمارستان نجمیه هدایت میکند.
سپس موضوع را به اطلاع اداره کل شهربانی میرساند. بلافاصله آقای سرتیپ ضرابی رئیس اداره شهربانی و رئیس اداره آگاهی در محل حاضر شده و آنها را دستگیر و زندانی میکنند.