Thanks.

درود،خدا بوی گلی صدای زلال آبی، قنچهیاشکوفه درختی ،خنده ازته دلی ،شادی بچه تازه به پاافتاده ای، تجربه زنده گی وشاید نفس پاک ازدرون انسانی باشه،

❤

این موضوعیه که واقعا ذهن خیلیها رو مشغول کرده مرسی که در موردش صحبت کردین

👏🏼👏🏼👌🏼 Awli

خداوند مفهوم غریبی است شاید بتوان نهایت و یا منشاء شعورش نامید و خیلی خیلی مفاهیم دیگر..... ولی در هرصورت فقط با ایمان باید زندگی را تحمل نموده و به پایان رسانید .

خداوند درکیست که هر شخصی از دنبا دارد

یک نقل قول جالبی هم هست که یادم رفته از کیست میگه خداوند به صورت سنگ خوابیده به صورت کوه ایستاده به صورت انسان بیدار شده اگرم اشتباه گفتم ممنون میشم اصلاح کنید ❤

لطفا نظر دانشمندانی مثل داوکینز و غیره رو در مورد خداوند بفرمایید.

سلام و متشکرم. اخلاق باور چه نظری داره در فلسفه اخلاق؟

با سلام. خداوند یعنی هیچی و همه چیز .علی اصغر از فرانسه

لطفا مناظره دکتر کالینز و دکتر داوکینز صحبت کنید متشکرم

اگروجوددارد.لطفااثبات فرمایید

خداوند من احساس و تربیتی است که در من/تو هست که از نظر عقل سالم من که آنرا وجدان و اخلاق سالم و انسانی (ethic and moral) میدانم، این کار/ تفکر درسته/ یا نیست؟؟؟ به همین سادگی. بدون ترس از نیرویی/ مجازاتی چون وجود ناظرخدا، بتوانیو سعی کنی زنی/ مردی خوب و باوفا، مادری/پدری مهربان و کارمندی با مسؤلیت و انسانی باوجدان. در این کشوری که من زندگی‌ میکنم، برای ۹۵/ مردم ،دین هیچ معنایی ندارد، معنای کلیسا و دین سالهاست که مردم در پشت سر گذاشتند. ولی مردم خیلی خیلی کم کار خطا و کار غیر اخلاقی میکنند، در معنا بدون ترس خدا، فقط میدانند که نباید انجام داد. این را در خانواده و مدارس بچه ها، تربیت و یاد میگیرند. البته رفاه عمومی مردم یکی از شرایط مهم سالم زندگی کردن هم هست.😊😊😊

خداوند انچنان اشکاره که به چشم نمیاد.عقل ما ممکن است همه چیز رادرک کند اما خالق انقدربزرگه که ماعاجز میشویم.حکایت ما باخدا حکایت ان جنینی هست که دردرون مادر هست امااگه ازش بپرسی اصلانمیفهمه مادروجوددارد یانه .ومعمولا همون بندناف راکه لمس میکند قبول دارد...دراخر به شعری ازحکیم فردوسی دراین باب اکتفا میکنم .❤.جهانرابلندی وپستی تویی ❤ندانم کیی.هرچه هستی تویی❤بنظرم بهترازاین شعرحکیم نمیشه خداوندراتوصیف کرد.

خدا یعنی یک حس خوب ، خدا یعنی صمیمیت خدا یعنی برابری ( دکتر استاپ کوانتوم د کس)

علت و غایت جهان بستگی به جنس و نوع بینهایت آن دارد( در صورت پیوستگی ونه کوانتومی بودن) مثل اعداد طبیعی که علت دارند( صفر) ولی همگرا به سوی خاصی نیستند ولی در اعداد حقیقی نه علت داریم نه هدف.

درود ❤اگه هوش مصنوعی رشد کند و کارهای انسان رو انجام بده ومسائل ومشکلات رو حل کنه آیا انسان هوشش پیشرفت می‌کند یا بخاطر فکر نکردن و اندیشه نکردن زوال عقلی می‌گیرد؟ ❤حالا فکر کن اگه خدا از اول کنار انسان بود ومدام کارها ومشکلات را حل می‌کرد آیا انسان عقل پیدا می‌کرد. نه! اگر اینگونه بود انسان نه آگاه بود ونه نسبت به خود وجهان پیرامون هرگز کنجکاو نمیشد ❤پس نبود خداوند خیلی بهتر سودمند تر از بودن او در کنار ما ودر جلو دید ماست. ❤اما همچنان با ما بوده و هست. اما عادت به دیدن و باور کردن ما نمی‌گذارد او را درک کنیم ❤

انسانی که بر کل طبیعت چیره شده است، ارتباطش با ربات شبیه ارتباطش با خداونده خیلی جالب بود. کانت میگه ما نمیتونیم ثابت کنیم و در نهایت نمیتونیم درباره اش حرف بزنیم. این بحث رو لطفا از دید دیگران هم ادامه بدید موضوع جالبیه و الان جامعه ما دنبال جوابه. نحوه شروع و پایان ویدیوهاتون همیشه برای من جذابه. بحث رو از کجا شروع میکنید و کجا به پایان میرسه همیشه از ویدیوهاتون یاد میگیرم. ممنونم

اگه ادراک انسانی محدود هست پس خدای تو ناتوان هست که درک انسان را محدود افریده

نه دیگه نشد ....اینکه کسی بگوید هرکس خدای خودش را دارد یعنی خدا در مفهوم تنها قدرت و اراده‌ و مسلط بر کاینات را نشناخته و آنرا با بدل خلط کرده است چون در این دنیا بدل مفهومی آشنا است و علامت وجود اصل است مثل طلای بدلی که علامت طلای اصل است در مورد اینکه هر کس یا گروه خدا و دین خودش یا خودشان را دارد می‌تواند در مورد بدل خدا و بدل دین مصداق داشته باشد مثل طلای بدلی که مسلما هرکسی طلای بدلی را داشته باشد آنچه بدل است یعنی ماهیت آن با دیگری متفاوت است چون بدل واحد نیست و ماهیت آن برای هر کسی که آنرا ساخته ممکن است با بدل دیگری متفاوت باشد مثلاً یکی مس باشد دیگری آهن باشد دیگری روی باشد دیگری عنصر دیگری باشد و همه در شکل و ظاهر به طلای اصل نمود پیدا کرده آند ولی مسلم است که طلای اصل یعنی عنصر طلای که عیار بیست و چهار داشته باشد واحد است و نمیتوان گفت طلا در ماهیت متفاوت است و طلای اصل هرکس با دیگری متفاوت است به فرض اینکه طلای دارای عیار بیست و چهار باشد یکی است ......تنها حقیقت جهان هستی که وحدت وجودی دارد واحد است و در ماهیت مقتدا به وجود خود بی نیاز از علت و ثبوت و دلیل خودش است فی نفسه و بدون شرط چون مبتدا به وجود خودش است و قائم بذات خودش ....آشکارتر از او وجود ندارد لذا آشکارتر از هر پدیده مشروط است ...چون بی نهایت آشکار است بخوبی گفته شده که ...ز پیدایی است پنهان ....و دین یعنی نحوه رفتاری که آدمی را بدو نزدیک میکند و با او ارتباط برقرار میکند و از قدرت بی نهایت او و آرامش بی نهایت و امنیت بی نهایت او آگاهی بی نهایت و حکمت بی نهایت او بهره مند گرددنیز واحد است و این توهم است که طرق متفاوت و متغیری در مورد رسیدن به اوست و این توهمات افراد متوهم است که توهم قرائتهای متفاوت و راههای متفاوت را برای ارتباط با او توهم میکند در حالیکه «راه در جهان یکی است و آن راه راستی است که پایدار است » ....راستی و درستی در مفهوم آسیب نرساندن به جلوه های وجودی و این مفهوم از ازل تا ابد یکی بوده هست و خواهد بود اگر قابیل هابیل را کشت همان موقع هم عملش نادرست بود الان هم نادرست است و همیشه نادرست خواهد بود و این را البته نادرستکاران با وجود آسان بودن مفهوم بسی سخت و پیچیده است چون مانع عظیم عقبه رفتاری آنان که به دیگری یا دیگران آسیب رسانده و ناخودآگاه آنان نهیب میزند به قسمت خودآگاه آنان که انکار کنند و نفی کنند و قبول نکنند چون موجب ناآرامی آنان می‌شود و روح آدمی از ناآرامی نیروی رانشی دارد و به منافع زودگذر و مقطعی و در دسترس گرانش و همین موجب توجیهات و القائات و توهمات خودفریبانه می‌شود که به آرامش بدلی و خدای بدلی و دین بدلی روی آورد و یا اساسا انکار کند انکار ناشی از جهل به موقعیت ناقص علم و دانش اندک خودش

شعری گفتی خودت هم نفهمیدی چی گفتی

خدا؟ چرا می پرسیم خداوند چیست؟ ونمی پرسیم خداوند کیست؟ خداوند نیست.نیست.نیست.

انسان وقتی دید که متاثر از طبیعت است چنین استنباط کرد که طبیعت نیز باید تحت تاثیر دیگری باشد و برای او صفات انسانی خلق کرد و ویژگی های خود را به او نسبت داد و او را خدا نامید . خدا در این ایده همان انسان ابرقدرت بود . چنین خدایی همان است که خداناباوران میگویند : «ما انسان ها او را خلق کردیم و نه او ما را ». اما خدا در مفهوم دینی خود ، همچنین در نظریات عرفای معتقد به وحدت وجود و اسپینوزا شکل حقیقی خدا بود ، خدایی که نه علت نخستین و ... بلکه همان وجود و طبیعت بود . اما در مفهوم دینی خود به ناچار باید صفات و خلق و خوی انسانی را دارا میشد تا قابل درک تر باشد چراکه دین بر خلاف فلسفه توسط عوام و خواص خوانده می‌شد پس باید متناسب با عقل بشری و هماهنگ با آن می‌بود . خدای ادیان نه درون طبیعت است و نه بیرون طبیعت ، جایی درون ماوراءالطبیعه . بلکه همان طبیعت است و وجود مستقلی از این جهان ندارد .

هیچ خدایی وجود ندارد. حتی "کارما" هم وجود ندارد...

ارزش این مباحث چیه؟ این هارو ما هم از هیوم و تا نیچه و دریدا میدونیم اما خدا یا حقیقت وجودش به چه دردی خورده؟ شما جامعه کانادا رو ببین جامعه هند و افعانستان رو ببین بعد بگو خدا چیزی که ملت امروز ایران نیازشونه رفاه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هس نه مباحث ماقبل مدرن که می فرمایید اگه نیچه و بودریا خونده باشین درک میکنن چی میگم

خدا 😂😂😂 ندارد. همش چخانه 😊😊😅

خداوند انچن که ادیان عرب ابراهیمی وصفش میکنند نیست اما خالق جهان میتواند یک ذره. ریزترازاتم باشد نه بقولی جبار وبخشپده و...

آخرش هم نگفتی به نظر خودت و تحقیقاتت خدا وجود داره یا نه؟؟ اما من نظر خودم میگم خداوند وجود دارد و متاسفانه ذهن ما انسان ها خیلی محدود هست و به طور واضح و دقیق نمیتونم خدا رو درک کنیم به همین خاطر بعضی ها میگن خدا وجود نداره. اما کسی که با تمام وجود خداوند رو حس کنه و درک کنه میفمه که خداوند وجود دارد و قادر مطلق هست ❤